در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال صادق کاظمی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:55:11
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
«تئاتر تارتف» نمایشی بود که به خوبی توانست مخاطب را با ریتم خود همراه کند. بازی‌های بازیگران، به‌ویژه در لحظات کمدی، بسیار موفق بود و توانستند کشش لازم برای حفظ توجه تماشاگران را فراهم کنند. اجرای درست و هماهنگ شخصیت‌ها، یک‌دستی خوبی به نمایش داده بود.

کارگردانی مهرداد کورش‌نیا در ایجاد این ریتم و حفظ کشش داستانی کاملاً موفق عمل کرده بود. دکور و نورپردازی به خوبی با فضا هماهنگ بودند و در این میان، طراحی لباس هم به‌طور کلی به نمایش جذابیت افزوده بود، هرچند در برخی جزئیات می‌شد بیشتر روی آن کار کرد.

در مجموع، «تارتف» تئاتری بود که توانست هم از نظر فنی و هم از نظر داستانی یک تجربه سرگرم‌کننده و درگیرکننده برای تماشاگر فراهم کند. اگر به تئاتر کمدی علاقه دارید، پیشنهاد می‌کنم این نمایش رو از دست ندید.
محمدرضا باقری نژاد این را خواند
دو تا بلیط برای امشب جمعه ۳ اسفند دارم هر کس بخواد کمتر میدم
۰۹۱۹۳۹۳۲۱۷۷
تماس بگیرید
۳ روز پیش، جمعه
ممنون از اینکه نمایش تارتف رو تماشا کردید و نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید🙏
۳ روز پیش، جمعه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خندیدم و گریستم

نمایش «دایره گچی قفقازی» به کارگردانی امیر دژاکام، همان‌طور که از سبک برشت انتظار می‌رفت، مرا به سفری عمیق در دنیای عدالت، عشق و نابرابری برد؛ سفری که پر بود از تضادهای تلخ و شیرین. دژاکام توانسته بود به‌خوبی مرز باریک میان تراژدی و کمدی را در این اجرا به تصویر بکشد. در جایی که صدای خندهٔ حضار به گوش می‌رسید، اشک‌های گروشه در برابرمان جاری بود و ما، گیج از این تناقض، خود را درگیر لحظه به لحظهٔ داستان می‌دیدیم.

این کارگردانی با صحنه‌پردازی‌های مینیمال و نمادین، سادگی و غنای دنیای گروشه را به رخ کشید و توانست نشان دهد که چگونه کوچک‌ترین حرکات و ژست‌ها، گویاترین بیان را دارند. حضور بازیگرانی چون رابعه اسکویی و سیاوش خیرابی در کنار بازیگرانی جوان، هماهنگی خوبی را به نمایش گذاشته بود. آنها نه تنها نقش‌های خود را ایفا کردند، بلکه تجسمی از واقعیت تلخ جامعه بودند؛ جامعه‌ای که هر شخصیت آن، همچون آیینه‌ای، حقیقت‌هایی تلخ را برای ما بازتاب می‌داد.

یکی از نقاط برجستهٔ اجرا، موسیقی و طراحی حرکت‌ها بود. این عناصر به‌خوبی روح اپیک برشت را زنده کردند و نه تنها لحظاتی از اجرا را از یکنواختی ... دیدن ادامه ›› خارج ساختند، بلکه فضا را برای تأمل بیشتر در مفهوم عدالت فراهم آوردند.

دژاکام با این نمایش به ما یادآوری کرد که انسانیت، نه در قالب‌های قراردادی، بلکه در دل پر مهر و فداکاری‌های ساده تجلی پیدا می‌کند. این «فاصله‌گذاری برشتی» نه تنها باعث شد که ذهن ما درگیر پرسش‌های عمیق شود، بلکه به ما کمک کرد نگاهی انتقادی‌تر به خود و جامعه بیندازیم.

در نهایت، «دایره گچی قفقازی» امیر دژاکام اثری بود که بین خنده و اشک در نوسان بود؛ اثری که نه تنها به قلب، بلکه به فکر و روح مخاطب نفوذ می‌کرد. این اجرا را باید دید و دوباره در ذهن مرور کرد؛ زیرا دژاکام ما را به چالشی عمیق کشید: که چگونه میان عدالت و بی‌عدالتی، میان انسانیت و بی‌تفاوتی راه خود را بیابیم.

در پایان باید گفت، هر اثری برای شکوفایی به نقد نیازمند است؛ من نیز برخی از این نقدها را پذیرا هستم، اما بی‌گمان، این نکات نه به معنای کاستی، بلکه گواهی بر عمق و ارزش والای این اثر است.

عضو کوچکی از جامعه هنری
" صادق کاظمی "