در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال سارا نیکی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 21:00:23
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
l***( منتقد مهدی قادری)«آرایش غلیظ»؛ فریادی شنیده نشده
فریاد اعتراضیِ انرژتیکِ آرایش غلیظ بالاتر از فرکانس صوتی که در توصیف شخصیت‌هایش به کار گرفته. معترض است به آنچه که این روزها مد و پریستیژِ گذرانِ روزهای جوانی شده است. فریادی فراتر از حتی صدای منتقدانش. کسی این صدا را می‌شنود؟به گزارش بولتن نیوز، ترویج مواد مخدر، شبکه‌های نوین اجتماعی و فیس‌بوک، دروغ، کلاهبرداری، قاچاق، شهوت، اباحه‌گری: مزخرف‌ترین و ساده‌لوحانه‌‌ترین قضاوت درباره «آرایش غلیظ». متعلق به سینمانافهم‌های درپیت‌نویس که به یمن سایت‌های دوزاری دکمه کیبورد و کاراکتر وبگاه‌های اینترنتی هرز می‌برند. همین یک بند برای توضیح فیلم نعمت‌الله کافی است.
فیلم نعمت‌الله این‌ها نیست. آدم‌های فیلمش در همین‌ عرصه‌ها می‌چرخند. مدام در لذائذ تعریف شده و حقنه شده این روزها می‌چرخند. «اُمّل» نیستند و «عقب مانده» جلوه نمی‌کنند چون متأسفانه با سبک زنده‌ بودن این قرن، گذر ایام می‌کنند. سبکی که در لحظه کشته شدن هم مردن بر روی تخت را بر کشته شدن روی زمین ترجیح می‌دهد. سبکی که بهداد در چشمانش نگاه می‌کند و صریح می‌گوید «تو عشق کثافت منی». توصیف این بستگی‌ها در خلال شخصیت‌ها منجر به یک سوء تفاهم بزرگ درباره فیلم نعمت‌الله شده است. اینکه همان جماعت سینما نافهم همین تعریف و توصیف را می‌گیرند و مبنای انتقادها به «آرایش غلیظ» همین می‌شود. شاید این نافهمی را به عموم هم تعمیم دهند. نقدی که برای به حاشیه راندن این فیلم، ناجوانمردانه است. به جای کوبیدن بر سر اثر نعمت‌الله باید جماعتی را برای شنیدن صدای یک فریاد آماده کرد. این یک آگاهی می‌خواهد: «شنیدن و شنواکردن حرف‌های نهفته در «آرایش غلیظ» ساده نیست».

فیلم نعمت‌الله مقابل همه این‌هاست. اما منتقدانش به زبان کنایه، سرافکندگی و ناکامی شخصیت‌ها در دل داستان او وقعی ندارند. فریاد شخصیت‌هایش ... دیدن ادامه ›› آنجایی که نمودار دوز مصرفشان هم نگران کننده می‌شود، شنیده نمی‌شود. چشم‌های اشکبار لادن از سرخوردگی‌ها خسته شده و فریاد می‌زند هم جدی گرفته نمی‌شود. چه بسا آن را نمی‌شنوند. فریاد اعتراضیِ انرژتیکِ آرایش غلیظ بالاتر از فرکانس صوتی که در توصیف شخصیت‌هایش به کار گرفته. معترض است به آنچه که این روزها مد و پریستیژِ گذرانِ روزهای جوانی شده است. فریادی فراتر از حتی صدای منتقدانش. آیا کسی این صدا را می‌شنود؟

«زندگی مدرن» محور انتقاد اجتماعی‌سازان این روزهای سینما ایران است. موضوعی که در «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» و «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» با حجازی، در «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» با افخمی، در «تاج محل» با دانش اقباشاوی و … مورد انتقاد قرار گرفت این بار در «آرایش غلیظ» به چالش دعوت شده است.

این برآیند پیام‌های آرایش غلیظ می‌تواند باشد که انتقاد دارد به طرفدارِ جوانِ این روزهای «زندگی با لعاب مدرن». جوانی که بیشتر «زنده» است تا اینکه «زندگی» کند. او در پس این زنده بودن بیشتر از هر چیز دیگری از «بی‌هویتی و تنهایی» خود رنج می‌برد. بی هویتی‌ای که فقط خود بر آن آگاه است. او مجبور است در جامعه‌ای از این جنس، بیشتر از هر چیز دیگری به نفع شخصی خود بیاندیشد و برای ادامه حیات خود بجنگد. نتیجه اینکه جامعه‌اش از درون تک تک اعضایش متلاشی است.

تلخی زیست مدرن در پس خنده‌های مخاطب در تماشای «آرایش غلیظ» گم شده است. این نهیب تلخ را هر مخاطبی می‌فهمد. حالش بد می‌شود. متنفر است از گذران ایام به این سبک. بارها و بارها ناامید می‌شود و قصد تعویض طریق دارد. اما از عجایب همین سبک و اجبارِ زنده بودن است که «شهامت» طرح آن در برابر چشمان دیگری را ندارد. این تلخی همیشه در درون او است و دلزده از بشریت روز به روز به تنگنای خود فرو می‌رود. این فریاد اعتراضی را هر کسی می‌شنود. همه می‌شنوند. این فریاد، انفجار از درون است.

برخی معتقدند که زیست امروز جامعه ما در قالبی مدرن به نظر می‌رسد اما مدرنیته هم نیست. برخی می‌گویند قابل تفکیک نیست و این هم از نواقص مدرنیته است و انسان‌هایی به این بیراهه کشیده می‌شوند. معتقدند همان‌طور که زیست سنتی منهای عقلانیت به تحجر و دگماتیسم کشیده می‌شود، زیست مدرن بدون عقلانیت هم به ناکجاآباد می‌رود. این را خیلی آسوده از این فیلم‌ها می‌توان دریافت. برخی با قدرت بیشتر برخی ضعیف‌تر به این چالش اجتماعی مهم پرداخته‌اند.

این‌طور می‌شود متصور شد که نعمت‌الله معترض است به افراط و زیاده‌تر دیدن آنچه که این روزها برای گذران ایام و بطالت وقت، از آن بهره گرفته شده است: ازدواج و تشکیل خانواده از مدخل فیس‌بوک؛ گذر در خیال و منگی با افیون؛ حرص برای پول و 10 پله، یکی کردن با کلاهبرداری و خیانت؛ دور زدن و زرنگ‌بازی به اسم ذکاوت؛ همه و همه آرایش و ظاهرسازی وق‌زده‌ای است که در پس آن دست بالای دستِ درونیاتِ مشمئزکنندهِ امروزِ بخشی از جامعه، بسیار است. در همه آن‌ها، دهان «عقلانیت» و «وجدان» را بخیه کرده‌اند و با مشت مدام بر سرش می‌کویند که به جای هشدار و نصیحت «خفگی» پیشه کند. دیگر کسی نمی‌خواهد به صدای وجدانش گوش کند. حتی تجویز عقل برای گوش کردن و تعهد را هم نمی‌خواهد بشنود. خواب نیست می‌خواهد «خواب زده» باشد. نتیجه اینکه سنگدلانه همه چیز فدای «لذت» می‌شود.

با فرار از وجدان، «هویت» بحران جدی امروز بشریت است. بشریتی که نمونه کثیر ایرانی آن مسلمان است به صرف تولد از یک پدر و مادر مسلمان و الگو می‌گیرد از همان بازیگر یا چهره رسانه‌ای شده خارجی. باورهایش با زور رسانه‌ها مسخره شده‌اند و ابا دارد از پایبندی به آن‌ها. عقل او در دفاع از گونه های پسندیده‌اش چالش دارد. نمی‌تواند آن را حل کند برای همین فرار می‌کند و ترجیحش بر این است که به این مسأله فکر نکند. «جاهلیتی مدرن» پشت آرایش و مدل زیست مادی‌گرا و لذت‌محور امروز که برای همه دنیا از «یک جا» تجویز می‌شود، پنهان شده است. هر کس برای خود هویتی به عاریت می‌گیرد که ساخته دست رسانه‌ها و نمادهاست. خودش بر قرضی بودن آن آگاه است. اینکه این هویت با «من» واقعی او تفاوت دارد. . جوانی که ادامه مسیر زندگی خود را هم براساس همین هویت به عاریت گرفته شده یا مدل ترزیق شده پی می‌گیرد، بیشتر خود را راضی نگه داشته است تا اینکه راضی باشد. «آرایش غلیظ» یک فریاد بلند اجتماعی بر سر «به ناکجاآباد رفتن» جامعه و دنیای ماست.

نسل امروز دنیای ما، در چم و خم درگیری با گرایشات عجیب چند وجهی، هیجانات خاص جوانی، بالا و پایین‌های زیاد در عرصه دیجیتال، مد و فیگورهای نمایشی و «های کلاس» در گشت‌زنی‌های خیابانی‌ روزمره بیش از هر چیز دیگری به یک هشدار نیاز دارد. هشداری به بن بست بودن انتهای این مسیر. «آرایش غلیظ» می‌تواند این هشدار تلخ باشد. همان هشداری که هر گوشی فقط از درون آن را می‌شنود.

البته از کنار سوءتفاهمِ در حاشیهِ این جنس فیلم‌ها که لحظه‌به‌لحظه در حال بزرگ‌ شدن است نباید به راحتی گذشت. سوءتفاهم «عدم فهم پیام فیلم توسط مخاطب عادی». این مسأله خطرناک‌تر می‌شود وقتی برخی نخبگان و دانشگاهیان هم این جنس فیلم‌ها را جدی نگیرند و در تفهیم بیان آن فعال نشوند. مادامی که اَنگ «اَلکن» بودن بر زبان این فیلم‌ها بخورد، تفسیر جامعه‌شناسان و روانشناسان است که می‌تواند در قدرتمند شدن بیان آن کمک‌کننده باشد. سینمای ایران برای حل این معضل قدم برداشته و این گام‌ها را باید غنیمت برشمرد.




*** کدام کاراکتر را در این فیلم بیشتر پسندیدید؟
›› تا ۲ پاسخ






وقتی برای اولین بار فیلم رو دیدم از بازی استاد علی عمرانی در نقش مردی چشم چران بسیار تعجب کردم تا به حال کاراکتری با این ویژگی ها جایی ندیده بودم سکانسی که برقی خانم ها را با آرایش غلیظ به خاطر می اورد و نگاه شماتت بار زن را دوست داشتم ...کار خوبی بود به نظرم کاراکتر برقی میتونست دستمایه فیلم نامه قوی تری باشه به هر حال بازی ها عالی بود لحظات خوبی با دیدن فیلم سپری کردم خدا قوت به همگی عوامل :)
راستی مجهولم اینه که چطور و از کجا کاراکتر برقی به ذهن نویسنده خطور کرد کاش میشد تیوالی ها با کارگردان کار مصاحبه کنند که سر منشا پدیده مرد برقی از کجا آمده ؟
۳۰ شهریور ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از حضور علی عمرانی در این فیلم و اینکه باز هم بازیشو می بینم خیلی خوشحالم..
فوق العاده نقش و حضور جذابی هم داره!
۲۵ شهریور ۱۳۹۳
بهترین نکته فیلم شخصیت و بازی علی عمرانیه..
۲۵ شهریور ۱۳۹۳
با تشکر از نظرات آقایان علی عبد الرحیم و سپر امیدوار:)
۳۱ شهریور ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من این فیلمو در جشنواره دیدم فیلم خوبیه پیشنهاد میکنم حتما ببینید
پوستر جدید ارایش غلیظ آمده این پوستر سابقشه
رومینا خلج هدایتی و کیمیا TAV این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
«آرایش غلیظ» عنوان سومین حمید نعمت الله در مقام کارگردان است . این فیلم از روز چهارشنبه 26 شهریور اکران خود را در سینماهای تهران آغاز خواهد کرد. نویسندگی فیلمنامه این فیلم برعهده حمید نعمت الله و هادی مقدم دوست است.

همچنین تبلیغات محیطی و تلویزیونی فیلم «آرایش غلیظ» به کارگردانی حمید نعمت الله آغاز شده و دست اندرکاران پخش این اثر سینمایی امیدوارند اکران گرم و پرشوری را از چهارشنبه 26 شهریور ، داشته باشند.

حمید نعمت الله درباره فضای کلی فیلم «آرایش غلیظ» گفت: فضا و اتمسفری برای این فیلم در نظرم بود و نمی‌دانم که این فضا در فیلم درآمده است یا خیر اما به شخصه گمان می‌کنم نتیجه آن چیزی باشد که مد نظرم بود. در کل علی‌رغم محدودیتی‌های فراوان به لحاظ بودجه و مسائل دیگر، نسبت به نتیجه کیفیت «آرایش غلیظ» خیلی امیدوارم.

«آرایش غلیظ» در سی و دومین جشنواره فیلم فجر توانست نظر منتقدان سینمای ایران را به خود جلب کند و این فیلم مورد توجه اهالی رسانه قرار گرفت.

کارگردان ... دیدن ادامه ›› «آرایش غلیظ» درباره داستان این فیلم خاطرنشان کرد: برایم سخت است که داستان فیلم را در یکی دو خط تعریف کنم، اما قصه آن درباره کلاهبرداری است و کل فیلم در تهران، کیش، بندر لنگه و بندر کنگ جلوی دوربین رفته است.

یکی از نکته های جالب درخصوص این فیلم این است که همایون شجریان تیتراژ پایانی این فیلم را اجرا کرده و آلبوم موسیقی این خواننده با عنوان همین فیلم در بازار منتشر شده است.

علی عمرانی و حامد بهداد، طناز طباطبایی، حبیب رضایی، هومن برق نورد در این فیلم به ایفای نقش می پردازند.
علی ژیان، کیمیا TAV و مینا ابراهیمی این را خواندند
امید داودی و نیکا پاکی این را دوست دارند
پارسال تو صف جشنواره یه دختره داشت با ذوق از همین کاره حمید نعمت الله تعریف میکرد...این جمله هم از دهنش دراومد :"حمید نعمت الله د بسته the best"
از همون موقع این کلمه افتاده تو دهنم و واقعا هم درسته...
من که هنوز دارم با وضعیت سفیدش عشق بازی میکنم..
۲۲ شهریور ۱۳۹۳
بله آقای داوودی موافقم کار خوبی بود:)
۲۲ شهریور ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید