در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال شاهین نصیری | درباره نمایش بی‌بی بیدل
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 14:31:58
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
اجرای اول بی بی بیدل رو دیدم.


1- علت اصلی تماشای این نمایش برای من نادر برهانی مرند و محسن قصابیان بود. اصولا برای کسی که معتاد به رادیو نمایشه همین دلیل می تونه کافی باشه. دوشنبه شب ها محسن قصابیان بررسی شاهکار های نمایشنامه نویسی جهان رو اجرا می کنه. به همراه همون کادری که در بروشور نمایش ازشون تشکر کرده: فرهاد امینی، نریمان امینیان، افسون فروزند و غیره. شاید هم همین عقبه ی تئاتری باعث شد تا از کسانی تو این نمایش استفاده بشه که همگی صدا های فوق العاده دلنشینی داشتند. مخصوصا خانم اقبال نژاد.

2- نمی دونم چرا هر وقت کاری رو می بینم که قراره ادای دینی به یه اثر هنری دیگه باشه به خاطر کثرت ارجاع به اون اثر کلافه میشم! پل چوبی یکی از فاجعه بار ترین این نمونه ها بود. قرار بود ادای دینی به کازابلانکا باشه اما بیشتر تمسخر اون بود! این جا هم حس ترانه ای از شهیار قنبری محرک نویسنده ... دیدن ادامه ›› شده. ترانه ای که دوستش داشتم ولی تکرارش اذیتم کرد. حس عاشقانه ی ترانه به بازی های خوب کار کمک کرده بود. شیوه ی کارگردانی و روایت هم زیبا بود. کلا خرده ای به کار بازیگران کار نمی شد گرفت ولی متن چیزی بیشتر از این در اختیارتون نمیذاره. یه ملغمه ی در هم و بر هم از آدم هایی که همه عاشق هم میشن و گند می زنن به رفاقت! از بازی محسن قصابیان لذت بردم ولی اون قدر شخصیتش بی ربط و در هم و بر هم بود که نتونستم این حس رو حفظ کنم. وقتی متن نصفش واقع گرا باشه و نصفش در فضای وهم آلود همین اتفاق ها هم می افته. گاهی شخصیت مطابق منطق عمل می کنه و گاهی هم غیر قابل باور. ولی اون جایی که درام قراره به اوج برسه و همه چیز در ساعت صفر به تصمیم فریبا و مسیح بستگی داره انگار از خواب پریدیم و راوی میاد و انگار میخواد بهمون بگه: ناراحت نشید! شایدم اینطوری نشد! الان رو بچسب که چقدر اینا خوبن و از بودن کنار هم لذت می برن! فرار از موقعیت دراماتیک! نمیدونم در سلسله مراتب تئوری های هنری این اصطلاح وجود داره یا نه ولی به نظرم اگه باشه اصطلاح مزخرفیه. نادر برهانی مرند رو دوست دارم ولی این متن اصلا به دلم نچسبید.
3- از نظر تکنیکی استفاده از حداقل امکانات یکی از بد ترین سالن های ایران (تالار قشقایی) قابل تقدیر بود ولی این استفاده از پروژکتور رو نفهمیدم. اون در جایی که تصویر به صورت شکسته روی پرده می اومد. حتی اگه بخواییم این شکستگی تصویر رو واجد معنا بدونیم باز هم به نظرم اون حس رو به ما منتقل نکرده. فضا سازی های پارک و داخل و خارج همگی به قصه کمک کردند اما این یکی به نظرم نه.

دست آخر این که کار قابل قبولیه و بازی های بسیار خوبی رو هم خواهید دید. اگه بخواییم سخت گیر باشیم باید به تنها تپق این نمایش که خانوم جلیلی داشتند هم اشاره کنیم که با توجه به جوان بودن و اجرای اول کار باز هم قابل قبوله. اما به نظرم اگه شش ماه دیگه از شما در مورد این کار بپرسند بعیده حتی نام کار رو هم به خاطر داشته باشید. در یک کلام: دیدنی است اما ماندنی نه!

با سپاس از نادر برهانی مرند، آزاده انصاری و تمام گروه نمایش.
ممنونم از نقدتون و سرعت عملی که در نگارشش داشتید. کدوم ترانه از شهریار قنبری منظورتونه جناب نصیری؟
۱۱ دی ۱۳۹۲
ترانه ی بی بی آبی با شعر و صدای شهیار قنبری. ترانه چندین بار با صدای بازیگران کار و یکی دو بار هم با صدای خود شهیار قنبری در سالن پخش شد.

ممنون از اظهار لطف تون
۱۱ دی ۱۳۹۲
سپاس از شما.
۱۱ دی ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ببخشید دوستان این نمایش قبلا هم اجرا داشته؟