در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال شاهین نصیری | درباره نمایش آنتراکت بی آنتراکت
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:08:56
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
آنتراکت بی آنتراکت . . .

1. داشتم به شنبه ی این هفته فکر می کردم. آخرین روز نمایشگاه کتاب. تصمیم گرفتم برم و از روز آخر استفاده کنم. تو غرفه ی نشر قطره چشمم افتاد به کتاب «تئاتر بی حیوان» نوشته ژان میشل ریب. نمی دونم چرا نخریدمش. الان دارم حسرتش رو می خورم. واقعا الان دوست دارم متن کتاب رو بخونم و بدونم آیا این نمایشنامه ی اپیزودیک به بدی همین تئاتریه که من دیدم؟!

2. عادت ندارم در مورد هیچ اثر نمایشی خیلی تند بنویسم ولی واقعا فکر می کنم این نمایش در کنار یکی از نمایش های پارسال (جادوی فسفری خال خالی) بد ترین کار هایی بودند که تو دو سال اخیر دیدم! اما چرا؟ آشا محرابی انصافا بازی خوبی داشت. سینا رازانی هم همین طور. بهرام سروری نژاد فقط یه اپیزود بازی کرد اما بازیش قابل قبول بود، فقط امیر حسین رستمی بود که (به ویژه در پرده ی دو برادر) بازیش نچسب بود. کلا حالت صورت آقای رستمی به نحویه که خیلی نمی تونه باهاش بازی کنه. گذشته از بازی ها، این کار رنگ و لعاب خوبی هم داشت. رنگ ها چشم رو خسته نمی کرد، و البته در دو پرده (پرده ی دو شریک و پرده ی آخر) کارکرد مفهومیش کاملا واضح و گل درشت از آب در اومد (منظورم تقارن کامل رنگ های دو شریک و لباس سفید خانم محرابی و روپوش آبی آسمانی آرایشگر در پرده ی آخره). ... دیدن ادامه ›› به هر حال دکور تصویری کار جذابیت بصری ایجاد می کرد. موسیقی خوبی هم در کار بود و صدای زیبای خانم محرابی هم از جمله نکات مثبت کار بود.

3. اما اشکال «آنتراکت بی آنتراکت» در کجاست؟ در یک کلام: ریتم! بار ها دیده بودم نمایشی از ریتم بیفته ولی ندیده بودم نمایشی کاملا بدون ریتم باشه! به هم خوردن ریتم از همون پرده ی اول کار مشهود بود. جایی که بدون مقدمه ی دراماتیک شاهد ترک صحنه از سوی امیر حسین رستمی هستیم. یعنی ریتم پرده ی اول اون قدر سریع بود که داستان به درستی بیان نشد و بازی ها از کار در نیومد. ولی در پرده ی دوم به قدری ریتم کش دار و خسته کننده بود که بیشتر به یک عذاب طولانی می مانست. کش دار بودن یک پرده ربطی به مدت زمانش نداره. گاهی ما یک ساعت تمام پرده ای رو می بینیم و لذت می بریم و گاهی یک پرده ی 5 دقیقه ای هم می تونه خسته کننده باشه. دیالوگ های پینگ پونگی سینا رازانی و بهرام سروری نژاد به حدی خسته کننده بود که واقعا برای اولین بار در زندگیم می خواستم از سالن نمایش خارج بشم. بقیه ی اپیزود ها هم فاقد یک ضرباهنگ متوازن بودند ولی هیچ اپیزودی به بدی اپیزود دوم نبود.

4. من خیلی معتقد به رسالت هنر در بیان یک ایده، حرف یا آرمان نیستم. یعنی معتقدم اگه کاری پیامی هم نداشت این به هیچ وجه ضعف محسوب نمیشه اما وقتی کاری دارای پیامی باشه، اون وقت این پیام هم برای من مهم خواهد شد. سوالی که دارم اینه که پیام این نمایش چی بود؟ اون چیزی که من درک کردم اینه: همه ی ما حرف های ناگفته، راز های ناگفته، احساسات درونی و آرزو هایی داریم که یا نمی تونیم بگیم، یا نباید بگیم، و باید یاد بگیریم از این قید و بند های خودمون رو رها کنیم و به آرزو هامون بیشتر فکر کنیم. اگه واقعا جان کلام این نمایش این باشه، سوال دوم من اینه: واقعا چنین موضوعی قابلیت این رو داره که هفتاد یا هشتاد دقیقه وقت تماشاگر رو بهش اختصاص بدیم؟ من فکر می کنم نه! اون هم به صورت یک نمایش پنج پرده ای که تکرار و توالی این پیام و هم پوشانی مفهومی این پیام ها به جای اون که مکمل هم باشه، موجب ملال تماشاگر خواهد شد. خانم مقتدی عزیز! بازیگر و کارگردان خوب تئاتر! مدیر محترم مجموعه تئاتر شهر! امیدوارم در دوره ی تصدی شما در این سمت سنت زیبای آنتراکت بین نمایش ها دوباره برقرار بشه که بتونیم در میانه ی یک کار ملال آور نفسی تازه کنیم!

خسته نباشید به گروه اجرایی این نمایش.
شاهیـــــــــن
هنوز نقدتو نخوندم
فقط اومدم بگم عکست عاااالیه
:)
۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۳
البته تصویر مال دیروز و پریروز نیست ولی خب Baby face بودن این داستان ها رو هم داره دیگه :) تا سن پیری می تونم این عکس رو به عنوان عکس خودم استفاده کنم :)
۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۳
اره خب ماشالا حسابی جوون بودین..کسی ام شک نمیکنه :)))
۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
راستی این مساله رو هم بی زحمت یکی از عوامل توضیح بدن که داستان به چه صورته: در تیوال نویسنده ی کار ژان میشل ریب عنوان شده ولی در سایت گیشه تئاتر نویسنده ی کار رو سجاد افشاریان اعلام می کنند. آیا متن رو آقای افشاریان بازنویسی کرده یا کلا سایت گیشه تئاتر اشتباه کرده؟
آقای نصیری شما جواب این سؤالتون رو گرفتین؟ که بالاخره نمایشنامه بر اساس نوشتۀ اصلیه و اقتباسه یا اصیله؟
۲۸ فروردین ۱۳۹۳
سلام دوست عزیزم
در سایت تیوال تمام اطلاعات صحیح است و من در جریان نیستم سایتهای دیگه طبق چه استناداتی اطلاعات غلط ارائه دادند. اگر سوال دیگری بود در خدمت هستم با کمال میل.
۳۰ فروردین ۱۳۹۳
یک دنیا ممنون جناب ایزدی. فکر می کردم شاید آقای افشاریان مثلا بازنویسی یا دراماتورژی کار رو انجام داده باشند. ممنون که اطلاع رسانی کردید. موفق باشید.
۳۰ فروردین ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یه کار نمایشی با این همه بازیگر خوب و یه کارگردان نام آشنا که سمت مدیریتی هم در تئاتر شهر داره ظاهرا فردی رو برای تبلیغ و روابط عمومی نداره! البته هیچ تصوری از بازی امیر حسین رستمی در تئاتر ندارم ولی بازی سینا رازانی، خانم محرابی و آقای سروری نژاد رو بسیار دوست دارم و می پسندم. امیدوارم این صفحه هم از سوت و کوری در بیاد و این کار هم در کنار دیگر کار ها دیده بشه. انصافا تا به این جای کار سال تئاتری خیلی خوب و پر بار شروع شده امیدوارم تا به پایان همین طور باشه.
موافقم باهات که سال تئاتری خوبی شروع شده و من بازی رستمی رو توی نمایش کمی بالاترِ آروند دشت آرای سالن حافظ آذر ماه سال 90 دیدم و به نظر من بازی قابل قبولی از خودش ارائه داد و البته این رو بگم که از نوع بازیش در تصویر زیاد فاصله نداشت . .
۲۵ فروردین ۱۳۹۳
به سلامتی ایشالله
والا منم همچین تصمیم خاصی ندارم گفتم شاید شما تتعریف کار خاصی رو شنیده باشی پیشنهاد بدی دیدنشو
۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳
آقا اگه هستی فردا سانس 17:30 نمایش قصر رو تو کارگاه نمایش تئاتر شهر ببینیم
۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید