«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
مرده ای سرد شوم بر لب میز
بی تفاوت، ناامید، مردم گریز
لحظه ای کر شوم بر کلمات
لحظه ای مشت شوم بر همه چیز
پنجره ی سرد منم رو به غروب
منم آن غروب جمعه ات در پائیز
سکوت شبهای بیداری به لرزه در می آورد انگشتانم را.
انگار که میخواهند فریاد بزنند افکارم را
افکاری که موجش به سد کلمات ضربه میزند پی در پی
آه از این سکوت شب که بر افکارم می وزد
عشق همان غذاییست با ظاهر مسحور کننده که
مزه اش همانند دیگر غذاهاست.
لذیذ بودن این غذا با گرسنگی رابطه ای مستقیم دارد.
عسق یعنی لمس دستان زنانه؟
ایستادن زیر باران های جانانه؟
عشق یعنی یک قمار احمقانه
اینطرف دل آنطرف یک تازیانه
لذت خود سوختن های یک پروانه
عشق یعنی مازوخیسم ناشیانه
گردگیری های آن احساس خصمانه
تا دریدن های افکار پوچ و عامیانه
عشق یعنی باوری چون کودکانه
بر هرزگردی های این چرخ زمانه
۱ نفر
این را
امتیاز دادهاست