فیلم طنز باحالی بود بخصوص دیالوگ های پرویز پورحسینی خیلی جالب بود حسابی خندیدیم:
1.اگر از شوهر صیغه ای خود فرزندی در شکم دارید طبق قانون و شرع به او نفقه تعلق می گیرد. (لیلا حاتمی در دادگاه)
2.هر بردی شروع یک باخت جدیده (وکیل فرهاد اصلانی بعد از باختن دادگاه)
3.چقدر بهم ریختی ، یکم به فکر خودت باش دخترم. (چندثانیه بعد) از قیافت پیداست دادگاه رو بردی
4.وکیلی که از روی آدرس به خونه موکلش می ره ،بعد از سرقت ماشینش آدرس محله رو از مردم می پرسه
5.ماشین من فول اتومات بود چطوری دزدیدنش؟
6.شما می توانید با بخشیدن یک سارق پایین شهر ، قلب او را تسخیر کنید.
7.اگر تصمیم گرفتید تغییر جنسیت دهید یادتان باشد فرزندانتان نمی توانند دو مادر داشته باشند.
8.تو به من خیانت کردی ولی اشکال نداره منم ... دیدن ادامه ›› به زنم خیانت کردم (اگر همسرت به تو خیانت کرد، بدون که حتما تو هم قبلا خیانت کردی)
9.قول داده بودی پرونده شهرستان نگیری! -زن و شوهر خیلی قول ها به هم می دن که عمل نمی کنند.
10.من گناه کردم (سرت هوو اوردم) –نه ، تو گناه کار نیستی، تو خطا کاری
11.اگه یه مرد جوان دارای فوق لیسانس ریاضی هستید و از طریق بازار ارز زندگی خیلی خوبی برای خودتون دست و پا کردید و اتفاقا خیلی اهل خانواده هم هستید، با بچه تون بازی می کنید، به پدر زن و مادر زنتون هم خیلی احترام می گذارید، ولی همسر شما خیلی درگیر کار هستش و نمی تونه به شما برسه، حتما برید وازکتومی کنید که اگه یه وقت اتفاقی خواستید دوران عاشقی جدید رو تجربه کنید بچه دار نشید

به نظر من فیلم باید تکلیف خود را مشخص کند. یا بیطرفانه قصه را تعریف کند (مثل فیلم شوکران) یا به دنبال آموزش مسائل اخلاقی و فرهنگی مثل مدیریت بحران و ترویج بخشش و گذشت باشد(که در این صورت پایان باز برای فیلم بی معنی است)
وقتی فیلم همه چیز حتی داستان گویی را فدای القای مفهوم خاص می کند دیگر نیازی به این همه آسمان و ریسمان نیست تا به بحران اصلی داستان برسد. داستان های فرعی فیلم باید کمرنگ تر نشان داده شوند تا تمرکز مخاطب روی هدف اصلی فیلم بیشتر شود نه داستان های فرعی مثل منشی صیغه ای شرکت، یا مرد دو جنسه، یا سرقت خودرو در پامنار و یا حتی وازکتومی و اثبات شرافت و عشق پاک زن صیغه ای!
در فیلم من ترانه پانزده سال دارم پرویز پرستویی برای بازی نقش پدر ترانه تمایل زیادی داشت و این می توانست به استقبال تماشاگر و فروش فیلم خیلی کمک کند. ولی آقای صدرعاملی این کار را نکرد تا تمرکز بیننده از قصه اصلی منحرف نشود.

هرچند که داستان اصلی فیلم هم ادای دینی است به آقایان صیغه باز برای تبدیل گناهشان به خطا و هموار کردن مسیرشان برای تجربه دوران عاشقی جدید