در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | شاهین نصیری درباره نمایش چلاق آینیشمان: چلاق آینیشمان . . . این نوشته نقد نیست فقط چند نکته به عنوان یک بین
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:10:39
چلاق آینیشمان . . .

این نوشته نقد نیست فقط چند نکته به عنوان یک بیننده عرض می کنم که فکر می کنم شاید در اجرا های بعدی به کمک گروه بیاید:

1. من چون متن رو قبلا خونده بودم و به زبان اصلی هم خونده بودم کمی از برداشت بازیگران و تحلیل شون از نقش جا خوردم. هیچ وقت تصورم از بیلی پترن ماک این تیپ اغراق آمیز نبود. فکر می کنم جا داشت شخصیت ها به ویژه بیلی، عمه و دختر بیشتر پرداخت بشن.

2. هر نشانه ای که در صحنه وجود داره یه مفهوم رو در ذهن تماشاچی القا می کنه. مثلا وقتی در نمایش آخرین نامه صحنه نمایش با استانبولی پر میشه و وقتی این استانبولی کارکرد های زیادی داره یه ایده پشت طراحی صحنه وجود داره. در چلاق آینیشمان ما با کلی قوطی کنسرو مواجه هستیم که دقیقا متوجه کارکردشون ... دیدن ادامه ›› در صحنه نمیشیم. دست کم من تعریفی برای کنسرو ها پیدا نکردم. یا سکه هایی که از جیب دختر در میاد، یا اهمیت تخم مرغ.

3. به پوشش بازیگران قبل از ورود به صحنه دقت کنید. در اجرای امشب بازیگر نقش بیلی (آقای سید محمود) دستشون حلقه بود که مفهومی در نمایش نداشت و اصلا به بازی هم گرفته نمی شد پس مشخصه این مساله اتفاقی بوده.

به امید پیشرفت روز افزون این گروه نمایشی و با آرزوی موفقیت های بیشتر.
و البته بد نبود می گفتی به پیشنهاد چه کسی این طوری نوشتم وحید جان :D
۱۹ دی ۱۳۹۳
دوستان عزیز این که من در این جا دست به دادن یک سری توضیحات زدم،صرفا برای برقراری دیالوگ با مخاطبان اثر بود و حالا این که چرا باید به سفسته و حاشیه پردازی متهم شوم برایم جای سوال ست(یک تماشاچی ای کاش اسم خودتون رو ذکر می کردید...)
و اما دوست خوبم آقای نصیری گرامی من افکار شما را مسموم ندانستم بلکه آن نوع تفکر را نمی پسندم.در رابطه با تئوری تپانچه ی چخوف هم باید بگم که قوطی های کنسرو به موقع شلیک خود را می کنند(در صحنه ی آخر هنگامی که بیلی تصمیم به خود کشی می گیرد و برای شما که به این تئوری خیلی علاقه مند هستید هم کیسه ی چهار خانه ی بالای قفسه های نخود سبز را یاد آور میشوم که از ابتدا در صحنه هست بی هیچ کاربردی تا همان لحظه ی اقدام به خود کشی بیلی!)
و به عنوان آخرین کلام هم دادن هرگونه سمت و سو به هر متن اجرایی و حذف دیالوگ و یا بخشی از متن جزو اختیارات همیشگی شخص کارکردان است!
باقی بقایتان...
۲۰ دی ۱۳۹۳
1. ممنون بابت برقراری دیالوگ با مخاطب جناب گتمیری عزیز. هدف ما هم همینه وگرنه همه می دونیم که وقتی گروه نمایشی اثری رو روی صحنه برد کارش همون جا تموم شده و اگه پیام خودش رو انتقال داد که مخاطب رو جذب کرده و اگر هم انتقال نداد دیگه نیاز به هیچ توضیحی نیست.

2. اون کیسه در متن اصلی هم به همون شکل در ابتدا آویزان هست فقط بحث ما در مورد کاربرد نخود سبز در نمایش شما و تفاوتش با کاربرد کنسرو ها در متن اصلی بود که همون طور که عرض شد در متن اصلی آب و رنگ و فضای آینیشمان رو می سازه (دهی که در فروشگاه اون انگار فقط نخود برای خوردن هست در مقابل آمریکایی که شکلات نعنایی و کیک پنیری داره!) اما آیا در کار شما هم این کنسرو ها تا این اندازه بولد شده؟! و البته من جوابم رو در این مورد نگرفتم که آیا دلیلی برای کنده نشدن برچسب چند قوطی وجود داشت؟ اسپانسری برای کار دارید؟ که اگر اسپانسری برای کار وجود داشته باشه باعث ... دیدن ادامه ›› بسی خوشحالی برای کل جامعه تئاتری کشوره.

3. شما فرمودید این یک تفکر مسموم و اشتباه ست که مدام به دنبال نشانه شناسی و چپاندن معانی خاص به اشیا باشیم! سمت پیکان جمله تون هم به طرف من بود و البته در این جمله اگه کلمه مدام و چپاندن رو حذف کنیم تفکر من همینه و اصلا این تفکر رو مسموم نمی دانم.

4. هر گونه سمت و سو به هر مت اجرایی و حذف دیالوگ و بخشی از متن جزو اختیارات همیشگی کارگردان است و در این مساله کوچکترین تردیدی وجود نداره. همون طور که هر گونه قضاوت در مورد خوب یا بد بودن این تصمیم گیری ها به عهده مخاطبه. شما یه ایده برای اجراتون دارید 5 نفر مخاطب میگن ایده عالی بود 3 نفر اصلا متوجه اون ایده نمیشن یا به نظرشون معمولیه و 2 نفر هم میگن ایده افتضاحه و کار رو خراب کرده. اگه به رای اکثریت معتقد باشید احساس می کنید کارتون رو درست انجام دادید و خوشحال میشید اما هنر از نظر من جایگاه اکثریت نیست. شما درک خودتون رو از متن روی صحنه بردید. اگه هزار نفر هم مثل من نمایش رو دوست نداشته باشند باز هم نباید رو سلیقه شما تاثیری بگذاره (بماند که به جز کارگردانی در مورد بازی ها هم حرف بسیار است و متاسفانه شکل اجرایی کار هم درست مثل شکل ایده پردازی ماجرا دلچسب نیست). به هر تقدیر شما ایده ای داشتید و زحمتی کشیدید که مورد پسند من مخاطب نبود. طبعا من از امکان پیش اومده در این سایت برای انتقال نظر خودم به شما استفاده کردم. قضاوت در مورد درستی و اعتبار حرف هایم هم بماند برای دوستان با سواد تئاتری که کار شما را دیده باشند. موفق باشید.
۲۰ دی ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید