سلام
هدف از این نوشتار نقد تمامی فیلم نیست و نقدی با تمرکز بر نیمه ابتدایی داستان، نحوه ایجاد یک بستر برای ساخت یک بحران در فیلم ملبورن می باشد، علت طولانی بودن متن به خاطر جواب دهی به طور کامل به کسانی است که در طی به اصطلاح مباحثه های (به ضم من دوستانه)مان اینجانب را بی سواد ، فاقد قوه درک ، فاقد توانایی کنترل احساسات و حتی در قیاسی مع الفارغ وحشی نامیدند،می باشد.
1- زوجی که تا حدود 8 ساعت دیگر سفری 3 ساله را آغاز خواهند کرد به نظر شما چگونه اند؟؟هر چند احتمال دارد ولی با اطمینان می گویم عده ی کثیری از ما مثل آن ها نخواهیم بود.
2-اگر کودکی 3 ساعت به شما سپرده شود در طی این سه ساعت چند بار به او سر خواهید زد؟؟هر چند احتمال دارد بگویید هیچ بار ولی با اطمینان می گویم عده ی کثیری از ما مثل آن ها نخواهیم بود.
3-در مواجهه با کودکی که نفس نمی کشد آیا او را به نزدیکترین مرکز درمانی نمی رسانید و به جای آن با همسر
... دیدن ادامه ››
خود دعوا می کنید؟؟ هر چند احتمال دارد بگویید خیر ولی با اطمینان می گویم عده ی کثیری از ما مثل آن ها نخواهیم بود.
4-حال که به اورژانس اطلاع داده اید و نتوانسته اید به پدر نوزاد واقعیت را بگویید آیا رد کردن اورژانس و از بین بردن احتمال زنده ماندن نوزاد و یا حداقل فاش شدن حقیقت با ورود اورژانس کاری طبیعی است؟هر چند احتمال دارد که بگویید بلی ولی با اطمینان می گویم عده ی کثیری از ما مثل آن ها نخواهیم بود.
خود را عضوی از کلمه ما میدانم چرا که همانطور که در لینک های زیر و هم چنین نظرات دیگران در ذیل آن ها و نیز نظراتی که در همین سایت موجود است نشان از آن دارد که این نقد را تنها اینجانب وارد نمی دانم، قابل توجه فردی که با تمسخرخطاب به من فرمودند : "...تشعشعات ذهنیاتت باب جدیدی در نقد فیلم باز کرده است که همگان با خواندن آن انگشت حیرت به دهان خواهند گرفت...".
http://www.salamcinama.ir/naghd/article/40/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%85%D9%84%D8%A8%D9%88%D8%B1%D9%86-%D8%A7%D8%B5%D8%BA%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%B3%D9%85-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C-%D9%85%D9%84%D8%A8%D9%88%D8%B1%D9%86-
http://moviemag.ir/cinema/movie-reviews/iran/10491-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%85%D9%84%D8%A8%D9%88%D8%B1%D9%86
و حتی این نقد مثبت نیز به طور ضمنی به آن اشاره می کند
http://www.cinemanegar.com/articleview.php?cat=3&id=9359
حال چرا می گویم عده کثیری از ما؟؟و چه اثباتی برای این مدعا دارم...یک کلمه عرف!!
صحنه رد کردن اورژانس به هیچ عنوان نمی تواند با عرف جامعه ما همخوانی داشته باشد، چه از منظر عرف راه حلی برای خروج از بحران و چه برای زنده نگه داشتن کودکی که نفس نمی کشد، رد کردن اورژانس رفتاری عرفی-طبیعی از زوجی که از ابتدای معرفی در فیلم، آن ها را مهربان، باهوش، با برنامه، تحصیلکرده شناختیم نبوده و قابل باور نیست.
عرف چیست؟
1-به مجموعه عادات، رفتارها وباورهایی گفته میشود که صرفنظر از درستی یا نادرستی آنها از سوی افراد یک جامعه پذیرفته میشود. به سخن دیگر، عرف عادتها و رسومی است که عقلای جامعه آن را به طور کلی پذیرفتهاند و آن را روا میدارند. یا به تعریف دیگر عرف به مجموعهای از توافقها و یا معیارها و هنجارها گفته میشود که از سوی عموم پذیرفته شدهباشد.
بر پایه یک تعریف، مواردی شامل عرف میشود که:
یکم: فرد خاصی برای ایجاد آن تلاش ننموده، بلکه جامعه آن را بدست آوردهاست.
دوم: جستجو برای شناسایی آن ضرورت ندارد، بلکه خود آشکار و هویدا میباشد.
سوم: هر یک از مردم به آسانی آن را میشناسند و نیازی به توضیح ندارد.
منبع : http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%B1%D9%81
2-عرف رفتاری است اجتماعی البته هر نوع تماس افرادبشر ماهیت اجتماعی ندارد و تنها هنگامی دارای این ویژگی خواهد بود که رفتار فردبه طرز معناداری به سمت رفتار دیگران جهت گیری شده باشد.به دیگر سخن «کنش اجتماعی»نوعی حالت درونی یا بیرونی است که هدف آن، کنش یا خودداری از کنش است.کنش هنگامی اجتماعی است که برحسب معنایی که فاعل برای آن می پذیرد، با رفتارهای دیگر اشخاص رابطه داشته باشد. کنش اجتماعی به صورت مناسبات اجتماعی سازمان می یابد. مناسبات اجتماعی هنگامی در کار است که چندین فاعل کنش با هم عمل می کنند و معنای کنش هر یک معطوف به حالت دیگری است به نحوی که هریک از کنش ها متقابلا تحت تاثیر دیگری قرار دارد. با توجه به این که رفتارهای چندین فاعل کنش به طور منظم هر یک تحت تاثیر دیگری صورت می گیرند. پس به این نتیجه می رسیم که این نوع با قاعدگی ها ناشی از وجود چیز یاعامل تعیین کننده ای است. این چیز یا عامل تعیین کننده هنگامی که رابطه ی اجتماعی رابطه ای منظم باشد، «عرف» نامیده می شود.
منبع : http://www.hawzah.net/fa/Book/View/45282/26501/
و یا به بیانی دیگر :
3-ویژگی های عام فرهنگی
درمیان دگرگونی رفتار فرهنگی انسان برخی ویژگی های مشترک وجود دارند. هرگاه که این ویژگی ها در همه، یا تقربیا همه جوامع یافت شوند، ویژگیهای عام فرهنگی نامیده می شوند. هیچ فرهنگ شناخته شده بدون یک زبان از نظر دستوری پیچیده وجود ندارد. همه فرهنگها دارای شکل مشخصی از نظام خانوادگی هستند، که درآن ارزشها وهنجارهایی در ارتباط با مراقبت کودکان وجود دارند. نهاد ازدواج یک ویژگی عام فرهنگی است. همان گونه که شعایر دینی و حقوق مالکیت چنین هستند. همچنین، در همه فرهنگ ها شکلی از ممنوعیت زنا با محارم وجود دارد. انواع دیگری از انواع دیگری از ویژگی های عام فرهنگی توسط انسان شناسان تشخیص داده شده اند از جمله جود هنر، رقص، آرایش بدنی،بازیها، هدیه دادن، شوخی کردن و قواعد بهداشت.
منبع : http://www.aja.ir/portal/File/ShowFile.aspx?ID=9414718c-7498-4eeb-a149-b454acea2109
4-برای کوتاه (!) کردن مطلب به طور خلاصه میتوانید این سایت را نیز در رابطه با عرف مطالعه بفرمایید.
http://hadirabbani.blogfa.com/post/34
************************************************************************
آیا نوع دوستی رفتاری عرفی در جامعه ما هست یا خیر؟؟هر چند جواب سوال از نظر من به غایت واضح است ولی کسانی که شک دارند می توانند لینک های زیر را مطالعه بفرمایند.
1-مقاله ای که بر اساس آمارگیری در یکی از شهرهای ایران تهیه شده است و نتیجه آن نوع دوستی 75 درصدی آن ها می باشد.
منبع :
http://fa.journals.sid.ir/ViewPaper.aspx?ID=68177
2- مطالعه ای در باب ذاتی نبودن نوع دوستی ،اما توجه شما را به این جمله جلب می کنم :
"نتایج نشان میدهد که رفتار نوعدوستانه احتمالا بیشتر توسط روابط حتی انواع کوتاه آن و نه غریزه شکل میگیرد."
حضور سه ساعته نوزاد و در کل همسایه بودن با آن ها دلایل کافی برای انتظار نوع دوستی از این زوج می باشد.
منبع : http://isna.ir/fa/news/93102010662/%D8%A7%D8%AF%D8%B9%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%88%D8%B9-%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D8%B0%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA
البته پذیرش در نگه داری از کودک خود گواه کافی نوع دوستی این زوج هست.
************************************************************************
نتیجه گیری واضح از خطوط طولانی فوق این است که رفتار این زوج که با ویژگی های مثبت مهربان، باهوش، با برنامه، تحصیلکرده و عضوی از بدنه نرمال جامعه معرفی می شوند در موارد ذکر شده و به طور مشخص در رفتار با پدر نوازد و رد کردن اورژانس، رفتاری غیر طبیعی و غیر قابل قبول و مشخصا غیر قابل باور می باشد.
آیا غیر طبیعی بودن و غیر قابل باور بودن این زوج در طی داستان مهم است؟؟ تا حدودی خیر!
به عنوان مخاطب می توان از این نقایص چشم پوشی کرد و صرفا موقعیت گرفتار شده در آن را تصور کرد و با تعلیق و احیانا بازی های خوب و نیز کارگردانی موفقی که فیلم دارد با موضوع و پیام آن (!) علی رغم غیر قابل باور بودن شخصیت ها همراه شد، نقد های مثبت و جوایزی که فیلم دریافت کرده است گواه این مدعاست.
اما ایراد کار اینجاست، پیام فیلم موضوعی اجتماعی است (مسئولیت پذیری یا عدم آن!؟)، سیر فیلم به گونه ای است که می بایست مخاطب در جهت دریافت پیام فیلم کاراکترهای فیلم را باور کند و بتواند خود را جای آن ها ببیند و یا به بیانی بهترهدف فیلم و فیلمساز این گونه است.
بخشی از مصاحبه آقای جاویدی :
"میخواستم فیلمنامهای بنویسم که بیننده را درگیر کند و رهایش نکند. وقتی نسخه اولیه فیلمنامه تمام شد دادم چند نفر خواندند و ری اکشن های خیلی خوبی گرفتم. بخشی از این تنشی که میگویید ارتباط مستقیمی به شخصیت پردازی و اجرای درست نقشها دارد. بیننده باید آدمهای فیلمتان را باور کند وگرنه همه چیز از دست میرود. اینکه وجود آدمهای فیلم برای بیننده محسوس و ملموس وقابل باور باشد نکته بسیار مهمی است. هر چیزی هم که باعث فاصلهگذاری شود دردسر ساز میشود. "
منبع :http://www.cinemakhabar.ir/NewsDetails.aspx?ID=77527
و دقیقا دردسر ما(!) هم از این جا شروع شد، ما شخصیت های داستان را باور نکردیم، ما باور نمی کنیم چنین شخصیت هایی چنین رفتارهایی داشته باشند و درنهایت چنان موقعیتی ایجاد شود، از نظر ما به وجود آمدن چنین موقعیتی با چنین شخصیت هایی برای به چالش کشیدن مسئله ی مسئولیت پذیری در مخاطب جای توجیه ندارد.
و مطمئنا فیلم، داستان دو شخصیت عجیب و غریب در مواجهه با پذیرفتن مسئولیتشان در مقابل مرگ خاموش یک نوزاد نبوده است.چرا که باز هم خود آقای جاویدی در مصاحبه شان فرموده اند : "تم این کار مشخصا مسئولیتپذیری یا به عبارتی عدم مسئولیتپذیری است.به هرحال ارزشی که به نظرم در جامعه ما و به خصوص در نسلهای بعد از پدران ما به شدت کمرنگ شده همین مسئولیت پذیری است.چیزی که متاسفانه درحداقل نسل خود من به شدت کمرنگ شده است."
منبع : همان
باز هم تکرار میکنم که میتوان این موضوع را ندید و یا دید و از آن چشم پوشی کرد، همان طور که می توان آن را دید و به آن ایراد گرفت،از نظر من و تعدادی دیگر(مشخصا نه عده کثیری) از مخاطبان این موضوع چنان ایراد بزرگی است که حتی میتوان سالن را ترک کرد.
البته پرداختن فقط به این نکته فیلم با وجود ایرادات دیگر و همچنین نقات قوت دیگر در فیلم کمی عجیب است اما بازخوردهای دوستان(!) ... (!!!)
سخن آخرم این است، ندیدن این اشتباه در فیلم و لذت بردن از آن چه ربطی به ندیدن شخصیت و توهین و متهم کردن کسانی است که آن را دیده اند و آن را مهم شمرده اند؟؟
من در مقام یک مخاطب این فیلم را کوچک می بینم و شما در چه مقامی من را به عنوان یک انسان کوچک می بینید و برای من و امثال من صفات ناشایست قرار می دهید و برای آن نسخه تجویز می کنید؟؟