باید اسم فیلم رو می ذاشتن من یک غافلگیرکننده هستم. فیلم به نظرم کارگردان و نویسنده نداشت به جاش غافلگیر کننده و غافلگیر نویس داشت. بازیگرام بندگان خدا غافلگیر بودن همشون. فیلم نتونست تو این همه غافلگیری حرفشو بزنه. واقعا بازی هیچ کدوم خوب نبود. شاید بشه گفت ده دقیقه اول فیلم خوب بود ولی بعدش خود کارگردانم گفته بدویید بدویید برسیم به قسمت غافلگیریش تا ملت ذوق مرگ شن، غافل از این که آخرای فیلم ملت خودشون سناریوی غافلگیری می نوشتن. یه نمونش مثلا این که شکوفه با بابای مسعود رابطه داشته و اونی که اون شب با دوچرخه رفت تو خونه، دوست بابای مسعود بوده. یا مثلا اون ایده رو راننده آژانس که شکوفه رو می بره خونشون تو راه به شکوفه می گه که از قضا ماشینش رو تو کارواشی که مسعود توش کار می کنه می شوره و قس علی هذا.