پنجاه کارگردان کلیدی تآتر قرن بیستم
36- آناتولی واسیلی یف (1942)
واسیلی یف در شهر روستوف در دون به دنیا آمد و کارگردانی را نزد دوتن از شاگردان میخاعیل چخوف و استانیسلاوسکی به نام های پوپوف و نبل فرا گرفت وی به طرف تآتری متمایل شد که مبنای آن بداهه پردازی است یعنی استفاده از متن ها و به تعبیر او افزودن بداهه پردازی به ساختار خشک آنها . شخصیت بازیگر در پس نقش محو میشود بازیگر قرار نیست با تکیه به حافظه ی احساسی خود کاراکتری واقعی - به لحاظ روانشناختی یا جسمانی بسازد بلکه به دنبال هدفی از پیش تعیین شده است مدت زمانی را صرف رسیدگی به آن می کند و موقعیت های پیش رویش را در کمال بازیگوشی و هوشیاری بررسی می کند . واسیلی یف در پی یافتن تآتری نوین سه مرحله مجزا را طی کرده است ..کشف فرم های جدید در درام و تآتر (1977-87) تجربیاتی در بداهه سازی (1987-95) و ابداع تآتر شفاهی (1996 تا کنون ) روش او برای غیر روایی کردن متن ابزار مفیدی جهت اجرای نمایشنامه های معاصری است که بر خلاف متن های قدیمی , ساختار منقطع و پیرنگ یا روایت غیر خطی دارند