در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | علی ممدوحی درباره پریدن از ارتفاع کم ( هنر و تجربه): (خطر لو رفتن داستان) چیزهایی هست که نمی دانیم اول: گاهی از همان
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 22:44:55
(خطر لو رفتن داستان)

چیزهایی هست که نمی دانیم

اول: گاهی از همان شروع فیلم میفهمی که با یک فیلم معمولی روبرو هستی و ضعف ها و کمبودها را میبینی ...اما درست زمانی که آماده می شوی فیلم را در دسته ی فیلم های بد ذهنت قرار بدهی و فراموشش کنی یک دیالوگ یک موقعیت یقه ات را می گیرد و تو را به درون فیلم می کشد،اینجاست که همه چیز برایت روشن تر می شود،آدم فیلم را درک میکنی و کمی هم همذات پنداری...در "پریدن از ارتفاع کم" برای من این بازگشت جایی است که نهال پس از ملاقات با روانپزشک در آسانسور به شوهرش می گوید:" من اندازه ی خودم خوشحالم...اندازه ی زندگیم حالم خوبه،مگه من به تو میگم چرا زیادی خوشحالی؟مگه میبرمت پیش دکتر که تورو شبیه خودم کنم؟"
دوم: نهال یکی از همه ی آن آدم هاییست که همیشه احساس بیگانه بودن می کنند اما هیچوقت نمی فهمند مشکلشان چیست...مجبورند تن به یک زندگی معمولی ... دیدن ادامه ›› با یک آدم خیلی معمولی بدهند و "یادشان برود حالشان خوب نیست".برای همه ی این آدم های کمی متفاوت تر جایی در زندگیشان هست که طاقتشان تمام می شود،نقاب را بر می دارند و  طغیان می کنند تا خودشان باشند،همان چیزی که همیشه پنهان کرده اند.برای نهال هم مردن جنین در شکمش بهانه ایست برای این شورش،برای لجبازی و به مسخره گرفتن همه رفتارهای عادت شده ی بقیه که او را برای خودش بودن بازخواست می کنند(چه سکانس تلخی است جایی که خانواده و شوهرش او را دوره کرده اند و محاکمه و تحقیرش می کنند که چرا از زندگی ایده آلی که برایت ساختیم راضی نیستی؟چرا خوشحال نیستی؟؟)
آخر: همه ما فیلم هایی داریم که می دانیم عالی نیستند و می توانستند خیلی بهتر باشند...ولی عمیقا درکشان می کنیم و دوستشان داریم..."پریدن از ارتفاع کم" برای من چنین فیلمی است.

کاش چیزهایی که نمیدانیم را فیلمساز نشانمان میداد...کاش برای معرفی نهال به یک دیالوگ بسنده نمیکرد و او را در چند موقعیت مختلف معرفی میکرد تا کارهایی که در ادامه انجام میدهد و اتفاقا ذاتا جذاب هستند، درخشان میشدند نه اعصاب خرد کن.
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴
البته خسیسه فیلمهای خوب اینه که هرکس یه برداشت داشته باشه.اتفاقا با تفسیرهاتون مخصوص اون قسمت که براش دادگاه خونوادگی تشکیل شده موافقم دلیلم برای اینکه بگم احساس خاص بودن نداشت هم این بود که تمام کسایی که اون باهاشون به مشکل میخورد کارهایی میکردن که توظاهر برای خودشون ارزش واعتبارداشت اما واقع بینانه بی ارزش بود مثل عشق شوهرش به خریداملاک.توقسمت اول فیلم هم اشاره مستقیم داره که بعدازحاملگی حالش بهتره وقرص نمیخوره.درکل ممنون بابت نقدتون چون خوب بود برعکس خیلی دوستان که شخصیت این زن رو افسرده پنداشت میکنن
۱۶ خرداد ۱۳۹۴
ممنون از شما برای تبادل نظر درباره ی این فیلم از دید من دوست داشتنی
۱۷ خرداد ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید