در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | فرشید قربانپور درباره فیلم در دنیای تو ساعت چند است؟: یکی دو ماه از اکران این فیلم میگذرد. این نوشته نه نقد فیلم است و نه نو
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 15:55:01
یکی دو ماه از اکران این فیلم میگذرد. این نوشته نه نقد فیلم است و نه نوشته ای در باب سینما. در واقع این نوشته ، یک دیدگاه جامعه شناسانه است درباره جامعه ای که فانتزی را دوست دارد. چطور می شود که یک فیلم متوسط با ایرادات معمول فیلمهای متوسط مورد توجه عده ی زیادی از افراد یک جامعه ، از قضا از قشر مطلع و به روز جامعه قرار میگیرد؟ مسئله بسیار تکان دهنده این است که شاهد یک جور تخلیه ی فکری ، در قشری هستیم که همیشه به تفکر آنها امیدوار بودیم.
باید اول عرض کنم که بنده از این فیلم خوشم آمد. چند جای دیگر هم نوشتم. این فیلم به خاطر لوکیشن(رشت) و موسیقی محلی اش و بازی زهرا حاتمی برای من جالب بود. اما میدانم که با فیلمی متوسط طرفم. فیلمی که در واقع ، یک عاشقانه ی آرام است. هیچ تنشی یا مشتی یا لگدی نمی زند به تماشاچی. نه تکان میدهد. نه آرام میکند. نه اصلن کاری میکند. پس این همه "حس خوب" که تماشاکردگان فیلم از آن حرف میزنند ، که بعد از تماشای فیلم سراغ آدم می آید ، نشان از چیست؟
باید قبول کنیم با جامعه ای طرفیم که از واقعیت خیری ندید. واقعیت در جامعه ما یعنی خشونت ، خشونت پنهان جاری . واقعیت در جامعه ما یعنی کمتر کسی می تواند عاشق شود. یعنی کمتر کسی میتواند انسان باشد. کمتر کسی میتواند با ادب و شعور ، شیک و زیبا ، مهربان و لطیف باشد. واقعیت در جامعه ما یعنی فراموشی به سادگی. یعنی رفتارهای خشونت آمیز انسانی و عافیت طلبی های وحشیانه. واقعیت در جامعه ما یعنی ، به قول دیالوگ زیبای سریال game of thrones هر انسانی یا قصاب خوبی است یا گوشت خوبی! در واقع جهان به سمت این خوانش از زندگی پیش رفته. تمام جهان از تمام جهان بیزار است. این یعنی بیماری!
هر جامعه بیماری ، مثل جامعه ما ، از خودش فرار میکند. بنابراین ما با تماشاچی ای طرفیم که از تمام واقعیتهایی که در بالا گفته شد ، فرار میکند. خوب ، کدام درام درستی بدون استفاده از این واقعیت ها شکل میگیرد؟ هیچ!
پس تنها انتخاب ، یک فیلم آرام پر از عشق فانتزی است ، در جایی شبیه پاریس (که نمیدانم ... دیدن ادامه ›› چرا تمام ماها فکر میکنیم باید تمیز و نوستالژیک و شیک و عاشقانه باشد) با آدمهایی مثل علی مصفا (که تک کاراکتره هستند و جز همین آدم شیک و منطقی و لفظ قلم نمی توانند باشند) و عشقی افلاطونی که از کودکی تا مرگ همراه آدم باشد!
من فکر میکنم تنها دلیل محبوبیت این فیلم و این ترکیب "حس خوب" که پس از تماشای آن به آدم دست می دهد ، همین فانتزی است. چون فیلم ، از بی اتفاقی به فانتزی رسیده. چون فانتزی خوب است. چون جامعه ما چنان از تمام واقعیت ها بیزار است ، که تنها "فانتزی" می ماند برای دوست داشتن!
یادمان بیاید قهرمانان مسخره و فانتزی سینمای هند را ، یادمان بیاید جامعه و مردم هند را. یادمان بیاید که تمام مردم هند ، در قعر فقر و بدبختی ، همیشه عاشق و پشتیبان سینمایشان هستند. یادمان بیاید که سینمای هند ، در کجای تاریخ سینما جای دارد!
جنگ هفتاد و دو ملت ، همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ، ره افسانه زدند
جناب قربانپور عزیز سلام

ممنون از نگاشته خوب شما . اما جسارتا با شما در بعضی موارد موافق نیستم.
این فیلم دقیقا یک عاشقانه آرام است ، اما حس خوبی که به سراغ مخاطب پس از دیدن نمایش می آید، به هیچ وجه قابل انکار نیست .

این عاشقانه آرام، نه بخاطر بستر فانتزی؛ بلکه به جهت همذات پنداری با حس لطیف عاشقانه ای که در فیلم موج میزند، آن همه حس خوب را تلقین و تزریق میکند...
همین و بس و به همین سادگی....
با ارادات و ادب و احترام :)
۲۶ خرداد ۱۳۹۴
با بند بند این نوشته ی غیر جامعه شناسانه، شدیدا و عمیقا مخالفم...
اول اینکه، همان تماشاچی های به زعم نگارنده ی نوشته، "تخلیه ی فکری شده" که این فیلم را دوست داشته اند، از فیلم های واقع گرا و اجتماعی سینما هم استقبال کرده اند ( مبنای این اظهار، نظرات دوستان در تیوال به عنوان بزرگترین سایت تخصصی فرهنگ و هنر در کشور است)... حال چگونه آنها، فراری از واقعیت، پنداشته می شوند نمی دانم...
دوم اینکه مگر در کل تاریخ سینمای ایران کلا چند فیلم فانتزی در مقایسه با فیلم های اجتماعی و واقع گرا ساخته شده است ( یا حداقل در این سالهای اخیر) که بتوان بر اساس مطالعه ی دوست داران آنها چنین نتیجه ای گرفت... بر مبنای یک فیلم نمی توان چنین حکم عجیب و غریبی را ... دیدن ادامه ›› صادر کرد.
متاسفانه نگارنده در این نوشته مدام حکم کلی صادر می کند بدون داشتن آماری که صحت آنها را مشخص کند... "پاریس (که نمیدانم چرا تمام ماها فکر میکنیم باید تمیز و نوستالژیک و شیک و عاشقانه باشد)" یا "من فکر میکنم تنها دلیل محبوبیت این فیلم و این ترکیب "حس خوب" که پس از تماشای آن به آدم دست می دهد ، همین فانتزی است".
نوشته به دلایلی که بر شمردم جامعه شناسانه نیست (تنها، اظهارنظر در مورد جامعه آن هم کاملا شخصی و بدون ادله ی کافی، دیدگاه جامعه شناسانه نمی شود) و در آن تنها سعی شده فیلم را به واسطه ی فانتزی بودن و علاقه مندان به آن را به خاطر دوست داشتنش، محکوم به بد سلیقگی، عدم اندیشه و فرار از واقعیت کند.
۲۶ خرداد ۱۳۹۴
در مسایل مربوط به علوم انسانی ، چیزی به عنوان ادله ی کافی نداریم. نمی شود گفت ادله ی فلان نظریه کافیست اما فلان نظریه نه. در هر حال من هم تلاشی برای اثبات موضوع نکرده و نخواهم کرد. علوم انسانی مجموعه ای از نظرها و دیدگاه هاست. از ابتدای نوشته هم ، "دیدگاه" بودن آن بیان شده بود
در ضمن ، من جایی از ترکیب یا مفهوم "تخلیه فکری شده" استفاده نکردم. سپید خوانی متن میکنید؟
بهرحال دیدگاهی بود و مطرح شد. طبیعی است که مخالفین و موافقینی داشته باشد. بسیار از مطالعه دقیق شما سپاس گزارم. به نظر من وظیفه دفاع از هر دیدگاهی به عهده ی خود دیدگاه است نه بیان کننده ی آن. به این طریق که اگر دیدگاه ریشه ای در حقیقت داشته باشد ، در ذهنها و فکرها کم کم خودش را ثابت میکند. اگر هم نه که ، نه!
۲۷ خرداد ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید