"وقتی یک "تئاتر" به یک "دورهمی"تنزل میکند ...
یکی از موفقیتهای برتر دریک تئاتر ،متن خوب ، روان و پخته ی آن ست ..تا بتواند مخاطب را درگیرنمایش کند اگر متنی از همان ابتدا دستش برای مخاطب رو باشد قادر نخواهد بود عنصر هیجان و جذابیتش را حفظ کند و ملال و کسالت بهمراه خواهد داشت
تکیه ی نویسنده بر روابط با سنجیدگی و پرداخت کافی به کارکترها میتواند عمقی به آن بدهد که حتی اگر موقعیتِ رئالی اتفاق میفتد اما جهان داستانش را بخوبی منتقل کند
در " یه دورهمی ساده با سیمین " نه متن قوی ست و نه اجرا ... نه حتی دیالوگ های تاثیرگذار ...
نه دکوری که در خدمت کار باشد نه موسیقی و نورپردازی ِموثری ... در کلیت نمایش ،اثر عجولانه بودن، بشدت هویداست .. گاهی حس میشود که هرچیزی
... دیدن ادامه ››
تنها ،باری بهر جهت ست ... آدمها ، اتفاق ها ، گفتگوها .. قرارست بجای تئاتر، یک دورهمی داشته باشیم ... آنهم نه دورهمی های روشنفکرانه و پربار ... دورهمی های ِخاله زنکی و پراز رفتارهای نابالغ ِسطحی با جامعه ی هدفی که گویا از تقابل سنت و مدرنتیه تنها خیانت هایش را یادگرفته ایم...
کارگردان نتوانسته ست اجرای قابل قبولی ارائه کند ..ازهمان 5 دقیقه ابتدایی و با چند دیالوگ ،بطور واضح تا انتهای داستان برای مخاطب قابل حدس ست ..شخصیتهای داستان بدون پرداخت لازم ، کنارهم چیده شده اند ..نه تیکه های طنز بخوبی درآمده نه ناهنجاری ِبرآمده از روابط موازی ... دست آخر حتی نمیشود نتیجه گیری ِمشخصی از نمایش داشت ..
اگرچه هر تلاشی در اجراهای نمایشی قابل احترام ست اما نمایش هایی که صرفا بحکم چند دیالوگ و بازی صحنه ای ، بتواند قابلیت ِلازم را برای دریافت مفهوم تئاتر داشته باشد ، گاها به نظرمیرسد منصفانه نیست ..
امیدوارم در کارهای بعدی کارگردان محترم و گروهشان، پیشرفت خوبی را شاهد باشیم ..
نیلوفر ثانی
12 تیرماه 94