در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | رضا داورپناه درباره نمایش سرگیجه: ۱۲ آبان دو اجرا در انتظامی دیدم بالافاصله راجع به دیگری نظر خود رو نوش
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 21:05:31
۱۲ آبان دو اجرا در انتظامی دیدم بالافاصله راجع به دیگری نظر خود رو نوشتم , نظرم رو راجع به سرگیجه به تعویق انداختم , چرا که متوجه شدم بسیار پر مخاطب است , صبر کردم که به انتهای اجراها برسد که تاثیر منفی نگذارم , متاسفم که باید بگم به هیچ عنوان از اجرا لذت نبردم و در طول اجرا فقط در انتظار یک صحنه یا لحظه ای بودم که این سئوالم پاسخ داده شود که چرا این همه مخاطب سالن را پر کرده , کار پر بود از ضعف های فاحش که صحبت راجع بهشون به درازا خواهد کشید و سئوالاتی که هر لحظه زیادترو زیادتر میشدنند ,و فقط برای من نبودند بلکه همراهانم هم.گنگ و. ناراضی از سالن خارج شدند . واقعا چرا کار یک سویه رو دو سویه به روی صحنه بردید , این راجع به اجرای قبلی هم صدق میکرد, آن همه زمین خوردن برای چه بود , آن همه پا کوباندن چه بود ؟ چرا صحنه مه اینقدر طولانی شد و آن تصویر زیبا را از بین برد , در صحنه مه کاراکتری که کلاه به سر داشت علت حضورش چه بود ؟ چرا هیچ رمزگشایی ای صورت نگرفت ؟ آیا به راستی خوانش شما از متن اگلوف چی بود , فرود آمدن های بازیگران چرا اینقدر مکرر بود , آن هم در سالنی به این اندازه و اینقدر نزدیک به تماشاگر , علت بازی ایمان صیاد برهانی با این ژست و فیزیک چع بود (من تا وسط های کار فکر میکردم نقش عقب افتاده را بازی میکند ) , چرا اینقدر صحنه پیدا کردن جعبه سیاه کش دارو طولانی بود , و به جاش اینقدر به سرعت از صحنه عاشق شدن عبور کردید , شخصیت پردازیها چرا اینقدر ضعیف بود ؟ چرا صدای بازیگر زن اینقدر پایین بود , چرا تا حالا برف رو ندیده بودن ؟ (البته ابن سئوال مربوط به ضعف پردازش داستان بود )و سئوالهای بیشمار دیگر و از همه مهمتر که سردرد گرفتم و اذیت شدم اما نه یک شقاوت و درد روحانی بلکه یک آزار بینهایت بی کاربرد .