در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | ابرشیر درباره نمایش هذیان های زنی مرده که شوهر داشت: ((استفاده ی ابزاری از عنوان جنبش دانشجویی می68 ؟ )) " هذیان ها
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 02:20:05

((استفاده ی ابزاری از عنوان جنبش دانشجویی می68 ؟ ))
" هذیان های زنی مرده که شوهر داشت " ، برخلاف شرح خلاصه ای که بر دیوار نمایش نوشته شده و همچنین طراحی پوستر آن که مشخصا ،پاریس و دانشجویان معترض آن دوران را پر رنگ می کند، ربطی به جریانات می 68 و فضای جریان ساز این حرکت اجتماعی و دامنه های فلسفی و فرهنگی و سیاسی و هنری این رخداد ندارد .
این مونولوگ درباره زنی است که شوهری بی توجه و متعصب دارد و برای جلب رضایت و توجه او تلاش های نافرجامی انجام می دهد، دانشجوی سوربن است و خیلی اتفاقی بی آنکه کوچکترین تمایل و حرکتی برای مشارکت در جریانات اعتراضی می 68داشته باشد کاملا تصادفی توسط مسولین دانشگاه برای بازجویی احضار می شود و تا آستانه ی مورد تجاوز جنسی قرار گرفتن می رود و نهایتا(بدون هیچ دلیلی) به چند ماه انفصال از تحصیل محکوم میشود و...
این اتفاقات در هر کجای جهان و در هر اعتراض دانشجویی می توانست رخ دهد سوالی که مطرح می شود این است که نویسنده ی محترم چرا برای ایجاد شرایط (احتمالی)متناظر داستان ،جنبش دانشجویی می 68 فرانسه را انتخاب کرده ؟ چرا جایی مثل شیلی و یا هر یک از کشورهای حوزه ی لاتین و... انتخاب ... دیدن ادامه ›› نشده است؟
فضای فکری و فرهنگی پاریس دهه 60و 70میلادی به نوعی منجر به تکوین حرکت های فکری رادیکال فلسفی و مدنی و آگاهی بخش شده است. آیا استخدام چنین بستر تاریخی و اجتماعی برای روایت کردن از زنی(دانشجوی سوربن!!) مناسب است که به بدوی ترین شکل به سلطه ی مردی تن در داده و به روی دیگران چشم می بندد و نهایت (نیت/کمر) به قتل او(شوهر) می بندد!که به نوعی خود را نیز از بین می برد؟
(هر چند که امکان وقوع چنین ماجرایی در هرمکان و زمانی از جمله پاریس68 هم وجود دارد).
این نمایش ،روایت جانبی از می 68 و قرایتی واژگونه و محافظه کارانه از حاشیه های یک رخداد است که جایگزین های بسیاری بر آن متصور است.
اگر درباره ی جنبش می 68 فرانسه ندانیم ( و به خلاصه ی نمایش و پوستر گمراه کننده آن هم توجهی نداشته باشیم) شاید مشکل چندانی در مورد موضع گیری متن در قبال این رخداد به وجود نیاید .
***
طراحی و بازی خانم راعی در این مونولوگ قابل توجه است .
اما متن مونولوگ به دلیل به کار گیری و مصادره گمراه کننده از یک رویداد مهم تاریخی که واجد بار فرهنگی و فلسفی و معنایی متنوع و دلالتمند است بدون قابلیت ارجاع و دلالتهای معنایی مشخص به آن ،قابل انتقاد است .
در عین حال متن " هذیان های زنی ... " واجد ظرافت هایی از در هم تنیدگی زنانگی و روانکاوی است که نهایتا آنرا به متن زنانه اصیل با خصوصیات مرتبط به آن نزدیک می نماید..

لطف داری رفیق...نفرمایید :))

نمایش به لحاظ اجرا و طراحی در شکل خود قابل توجه است ..
اما مساله مورد نقد من استفاده ی ابزاری(!) از عنوان جنبش دانشجویی می68 در این نمایش بود که کمترین رابطه ی ماهیتی و فکری دلالتمند را با استراتژی متن برقرار نمی کرد!
۲۳ آبان ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید