سرود میخواند
و هیاهو بود
درندگان جنگل خط دار دست
به سرپنجه ها
یورش میبردند
«درونم
غارنشینکی فرتوت
روی تخته سنگی سیاه
سیگار دود میکند»
طوفان نوح
زیر آفتاب
چمبره های خمیازناک زده
دستورات خدایان را
مرور میکرد
«تیشه ها را داوود
تیز کرده بود»
رعد روی پشت بام میرقصید
و باران میجهید