در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | سامی آل مهدی درباره نمایش خانه‌ای در انتهای خیابان بهار: ۵خواهر هستند (به نمایندگی از جمعِ زنان) در خانه‌ای که در آن بوی گاز می
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 06:26:29
۵خواهر هستند (به نمایندگی از جمعِ زنان) در خانه‌ای که در آن بوی گاز می‌آید («امکانِ» همیشگی انفجار و تغییر)، در خانه‌ای که «پدرِ» آنان (به نمایندگی از جمع مردان»، که مرده‌است، ولی حتی هنوز بعد مرگش سایه‌ی سنگینش بر روی زنان خانه‌اش حس می‌شود. دخترانی که در طول نمایش دلیل‌تراشی‌های زیادی برای عدم خروجشان از آن وضعیت می‌کنند؛ دخترانی که بینِ انفجار و شکستن بنیان‌های پوشالیِ خانواده و امنیت و حفظ خانواده‌ی تیکّه‌پاره‌شان که در شُرُف آن انفجار و «رخدادِ تصمیم‌ناپذیر» است، سردرگم‌اند.
خانم هنگامی برنامه‌ای که امشب به مناسبت دربی برای زنان تدارک دیده بود، سردرگمی‌ای که نمایش آن را باز-نمایی کرده بود را در واقعیت به نمایش گذاشت، جایی که خانم ندا هنگامی از زنانی که دوست داشتند امروز در ورزشگاه باشند و به دلیل منع آنان از حضور در ورزشگاه نتوانستند آنجا باشند خواست که به صحنه بیایند و اکثریت زنانِ حاضر در سالن خیره به یکدیگر نگاه می‌کردند و منتظر بودند کسی پا پیش بگذارد تا آن‌ها نیز به صحنه بیایند و حتی بعد از اینکه عده‌‌ی نسبتاً قابل قبولی به صحنه رفتند، همچنان عده‌ای قابل توجه ترجیح دادند سر جایشان بایستند و شهامت و انرژیشان را برای تبلیغ و گرفتن حقشان معطوف به تلگرام کنند.
من به عنوان یک انسان که از قضا خودم را مرد نیز تعریف میکنم، از خانم هنگامی بابت زحمتشان و بازتاباندن روشنایی فکر روشنشان تشکر میکنم.
جناب آل مهدی گرانقدر درود
سپاس از شما بابت این اشتراک, جسارتا و در نهایت ادب و اخترام؛ برداشت خوشایندی از این بخش فرمایشاتتون نداشتم. شاید هم بنده درست متوجه منظور شما نشدم؛
""همچنان عده‌ای قابل توجه ترجیح دادند سر جایشان بایستند و شهامت و انرژیشان را برای تبلیغ و گرفتن حقشان معطوف به تلگرام و جمع‌های خاله‌زنکیشان کنند.""

بنده به شخصه و به عنوان یک بانو, هیچگاه دوست نداشتم و نخواهم داشت در ورزشگاه برای تماشای فوتبال حاضر باشم و تنها دلیلش بدون هیچ ... دیدن ادامه ›› جبهه گیری خاصی, عدم علاقه شخصی به این ورزش است ؛ بنابراین اگر بنده نیز امروز سعادت حضور در سالن نمایش را داشتم قطعا از بانوانی بودم که ترجیحا بر جای خود می ایستادم.
سلامت, شاد و پاینده باشید دوست ارجمند.
۲۵ بهمن ۱۳۹۵
اقای ال مهدی....این اداستان ورزشگاه رفتن مثل خیلی دیگه از موارد در دنیای مجازی مشکل خیلی بزرگی هست و نه در دنیای واقعی .....من در دنیای واقعی از اطرافیان پرشمارم نه بین مردان و نه زنان کسی رو نمیشناسم که علاقه ای به استادیوم رفتن داشته باشه(خارج که نیست که ....بخورن و سرود دسته جمعی بخونن،این وریا فحش کش دار به اونوریا میدن و بالعکس....امکان باطوم خوردن وجود داره....حما و نقل و ترافیکش مناسب نیست و....) علاقه مندان فوتبال هم ترجیح میدن خیلی شیک و مجلسی از تی وی ببینن.....البته قطعا دخترانی وجود دارن که علاقه دارن برن ورزشگاه و امیدوارم این امکان فراهم شه....اما درصدشون در دنیای واقعی عدد کوچکی هست و بین انبوه مشکلاتی که دارند این یکی از کوچکترینها و کم ضررترین هاشون هست....وقتی کسانی در فضای مجازی از این بعنوان یکی از اصلی ترین خواسته ها عنوان میکنن ، نه تنها سودی نداره که باعث از دست رفتن پتانسیل ها و فرصت ها میشه.....اما مطلبی که راجع به این که عده ای ترجیح میدن در تلگرام.....در حالت کلی درست هست و دلیلش هم به مطالب بالا ربط داره....فضای مجازی ما در مجموع شده جایی برای ایده ال پردازیها و ژست قهرمانانه گرفتن ها و.... و با. مشارکت در کمپین ها و.....حس شهروندی و معترض افراد ارضا میشه و بعد در دنیای واقعی به زباله ریختن در مقابل منزلشون هم اعتراض نخواهند کرد
۲۵ بهمن ۱۳۹۵
سلام آقای دانش
این مسئله‌ی «ورزشگاه رفتن» مثل خیلی از مسائل دیگه میتونه نمادین باشه و اصلا بحث صرفا رفتن به ورزشگاه نیست، چه بسا به همون تعداد که دوست ندارند در ورزشگاه حضور یابند به همون تعداد دوست داسته باشند به ورزشگاه بروند، صلب از این قبیل اختیار هاست که مسئله‌ی اصلیه.
و ضمناً معتقدم همین شیک جلوی تلویزیون نشستن‌ها و همین نجابت کاذب مردان و زنان ماست که باعث شده «امرِ جمعی» به فراموشی سپرده بشه، رقت انگیزه که جدای از نتوانستن، نمیدانیم چگونه دست جمعی خوشحالی کنیم، مرد و زن در کنار هم، ابتدایی‌ترین اصول را خودخواسته به فراموشی سپرده‌ایم.
۲۵ بهمن ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید