۵خواهر هستند (به نمایندگی از جمعِ زنان) در خانهای که در آن بوی گاز میآید («امکانِ» همیشگی انفجار و تغییر)، در خانهای که «پدرِ» آنان (به نمایندگی از جمع مردان»، که مردهاست، ولی حتی هنوز بعد مرگش سایهی سنگینش بر روی زنان خانهاش حس میشود. دخترانی که در طول نمایش دلیلتراشیهای زیادی برای عدم خروجشان از آن وضعیت میکنند؛ دخترانی که بینِ انفجار و شکستن بنیانهای پوشالیِ خانواده و امنیت و حفظ خانوادهی تیکّهپارهشان که در شُرُف آن انفجار و «رخدادِ تصمیمناپذیر» است، سردرگماند.
خانم هنگامی برنامهای که امشب به مناسبت دربی برای زنان تدارک دیده بود، سردرگمیای که نمایش آن را باز-نمایی کرده بود را در واقعیت به نمایش گذاشت، جایی که خانم ندا هنگامی از زنانی که دوست داشتند امروز در ورزشگاه باشند و به دلیل منع آنان از حضور در ورزشگاه نتوانستند آنجا باشند خواست که به صحنه بیایند و اکثریت زنانِ حاضر در سالن خیره به یکدیگر نگاه میکردند و منتظر بودند کسی پا پیش بگذارد تا آنها نیز به صحنه بیایند و حتی بعد از اینکه عدهی نسبتاً قابل قبولی به صحنه رفتند، همچنان عدهای قابل توجه ترجیح دادند سر جایشان بایستند و شهامت و انرژیشان را برای تبلیغ و گرفتن حقشان معطوف به تلگرام کنند.
من به عنوان یک انسان که از قضا خودم را مرد نیز تعریف میکنم، از خانم هنگامی بابت زحمتشان و بازتاباندن روشنایی فکر روشنشان تشکر میکنم.