در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال امیر همتی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 04:06:01
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
این نمایش شاد را امروز خانوادگی دیدیم. یک نمایش بسیار خوب از لحاظ صحنه آرایی و دیالوگها برای بچه ها که همزمان هم آموزشهایی غیر مستقیم به کودکان می دهد و هم با یک مقایسه خیلی خلاصه، موضوعات روز را با سنت های قدیمی ایرانی نظیر به نظیر برای بچه ها مرتبط می کند. اهمیت اقوام مختلف ایرانی در کنار هم که نوروز یکی از نقاط اشتراک بزرگ آنهاست، به شکلی خوشایند و مناسب سن بچه ها نشان داده می شود. استفاده از المان هایی که شاید اینروزها حتی بچه ها در خانه هم کمتر به آنها بر بخورند و ایجاد سوال در ذهن کودکان از نقاط قوت دیگر این نمایش است.هماهنگی بازیگران و تسلط آنها بر صحنه نمایش و کارگردانی خوب ، نمایش لذت بخشی را رقم زده است. یک نظر شخصی هم در مورد طراحی لباس دارم که فکر می کنم می توانست بهتر از این و با وسواس بیشتری انجام شود.
از همه دست اندرکاران این نمایش سپاسگزارم؛ به خصوص برای توجهی که به شکلی غیر مستقیم برای زبان مشترک همه ما در این نمایش داشتند.
بسیار ممنون از نظرات ارزشمند و سپاس برای حضور و حمایتتان 🙏😇
۰۶ فروردین
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
داستان سناریو موضوعی جذاب است اما در پردازش شخصیت ها دچار مشکل است. هم بیوک به عنوان پدر و هم دخترش و هم دایی دخترک، اشاراتی سرسری به شخصیت شان شده است. زندگی مادر آهی هم سرسری تعریف می شود و روابط بامنشی او و چرایی لال بازی او معلوم نمی شود. کارگردانی بسیار ساده انگارانه و آماتوری است. با وجود بازیگران تراز اول، بازیها بسیار غیر حرفه ای و در جاهایی نامتناسب با موقعیت و داستان است. در جاهایی از سناریو، منطق داستان و سیر طبیعی وقایع در مقایسه با واقعیت، دچار مشکل است و واقع گرایانه نیست. مثل صحنه های ملاقات در زندان و صحنه حضور مادر آهی درتاور کرین و ...
تدوین فیلم اصولن تماشاگر را گیج می کند و فیلمبرداری و میزانسن خوبی را در صحنه های باز شاهد نیستیم.
به نظرم ارزش وقت گذاشتن ندارد و عجیب است که آقای نعمت اله ایده خوب خود را اینچنین حرام کرده است.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش به دلیل جلوه های بصری و موزیکال بودنش روی بچه ها تاثیر گذار است اما چون قدرت داستانگویی ندارد و شخصیت ها را درست به بچه ها معرفی نمیکند، بیشتر شبیه یک بیانیه تربیتی است. مثل اینکه منِ پدر بنشینم و بچه ام را نصیحت کنم.انتظارم از نمایش بیش از اینها بود.بازیها غیر از پشه نر، همه خوب بود و البته دیالوگها برای بچه ها مناسب سازی نشده بود. حرکات اضافی که نه در خدمت داستان نمایش بودند و نه جلب توجه خاصی از بچه ها داشتند، در نمایش زیاد بود. برای طراحی صحنه هم به نظرم نه خیلی فکر شده بود و نه خیلی اهمیت داده شده بود.با همه اینها دو ساعت بعد از دیدن نمایش پسر چهار ساله ام یک نقاشی کشید که دو المان داشت. یک پشه بزرگ با نور پردازی روی دستهایش(مثل پشه های نمایش) و یک پسر بچه که خیلی کوچکتر از پشه کشیده شده بود با جای نیشپشه روی صورت و پاهایش. به نظرم این نمایش میتواند بیش از تاثیر بصری روی ذهن بچه ها اثرگذار باشد اگر به روایت داستان و طراحی صحنه اهمیت بیشتری بدهد.
با سلام
روایت و قصه گویی و شیوه ی اجرایی این نمایش کمی متفاوت تر و به روز تر از نمایشهای مرسوم در حوزه ی تاتر کودک و نوجوان هست .ذهن و چشم مخاطب گاهی با این سبک بیگانه است و کاملا به شما حق میدهیم .
یکی از اهداف تاتر خصوصا نمایشهای کودک ونوجوان همان بیانیه ای تربیتی که شما فرمودید است.
کودک نسل امروز نیازمند آگاهی بیشتر در مورد مسائل پیچیده ی جهان نوین هست و جایی که شیوه های تربیتی والدین در این زمینه ها بی ثمر و گاهی ناتوان است و در بعضی موارد کودک امروز نافرمان و سرکش است در برابر آموزشهای والدین ،تاتر و نمایش های تخصصی کودک و نوجوان شاید راهگشا باشد.
گروه ... دیدن ادامه ›› نمایش هوش پشه ای با مطالعه و تحقیق مستمر تلاش کرد تا در این امر بتواند بیشترین تاثیر را روی مخاطب خود هم کودک و هم بزرگسال بگذارد .این کار در دسته ی نمایشهای علمی و آموزشی قرار دارد و جدا از نمایشهای موزیکال و شادی آور می باشد. هدف ما آگاهی بخشی به نسل آینده است . حتی به فکر فرو رفتن و اندیشیدن چند مخاطب در مورد این مسئله ی به روز برای ما ارزشمند خواهد بود.
با تشکر از حسن توجه و حضور شما و عنوان کردن مسائل دغدغه مند و مربوط به نمایش 🙏
امیدواریم در ادامه ی راه بتوانیم نظر صد در صدی شما را جلب کنیم
با تشکر، نماینده ی گروه
۱۶ اسفند ۱۴۰۲
ممنونم از لطف سرکار عالی
۱۶ اسفند ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نه ابهت گلاب آدینه نه جذابیت بازی پناهی ها و نه اسم آذرنگ از این ملغمه ی سردرگم نتوانستند فیلم خوبی بیرون بیاورند. کارگردانی ضعیف، فیلمنامه سردرگم و شخصیت های اضافه، سکانسهای کشدار و تکراری و موضوعی که بسیار دم دستی سر هم بندی و کنار هم قرارگرفته اند.تدوین فیلم هم چنگی به دل نمیزد و انگار از یک تماشاگر فیلم خواسته باشی فیلمی را که دیده در بهترین شکلی که میتواند برایت تعریف کند. فیلم انگار بریده هایی جدا افتاده از هم بودند که کنار هم چسبانده باشی.
این فیلم را با دقت و با تمام وجود ببینید چون همه عوامل آن تمام انرژی و تلاش خود را برای ساختن یک شاهکار و روایت زیبای یک اتفاق، به کار گرفته اند. پرویز یک اتفاق نادر در سینمای ایران است و بیش از اینها باید به آن بها داده شود. تعلیق عجیبی در این فیلم گریبان تماشاگر را می گیرد و بازی زنده یاد و زنده نام هفتوان در نقش پرویز بی نظیر است. یک روایت آرام که خاکستر سرد آغازین فیلم را تبدیل به شعله پر فروغ پایان بندی اش می کند. همه چیز استادانه است. طراحی صحنه، دکوپاژ و زوایای دوربین متناسب با مفاهیم سکانسها، دیالوگها و سکوت ها، شخصیت پردازی های موجز و کافی...افتخار کردم که در سینمای کشورم چنین فیلمی ساخته شده است. خسته نباشید به همه عوامل فیلم.
میثم محمدی، امیرمسعود فدائی و محمد فروزنده این را خواندند
امیر مسعود و Fahimeh Moussavi این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مستند موضوع فیلم را قبل از تماشای فیلم دیده بودم. به نظرم این فیلم یکی از بهترین کارگردانیها را در سطح سینمای ایران دارد. بازیها،زوایای دوربین و طراحی صحنه بخصوص در خانه قاتل،بسیار عالی کار شده اند. نحوه شخصیت پردازی و ورود به داستان بسیار عالی است و فیلمنامه در آغاز فیلم تماشاگر را منتظر و آماده اتفاق نگه میدارد. یکی از نقاط ضعف فیلم افزایش بی دلیل بار دراماتیک دختر بزرگ خانواده است که با معصومیت ظاهری ای که دارد، بار عاطفی بیش از سنش و تقریبن باور ناپذیر بر دوشش گذاشته شده. از طرفی شخصیت مادربزرگ دخترک با وجودیکه در داستان نقش شفاهی پررنگی دارد اما حتی در سکانسهایی که حضور دارد به درستی پرداخته نشده است. کارگردان و فیلمنامه نویس غیر از این دو جا سعی کرده اند به عنوان ناظر بیطرف حضور داشته باشند و این نقطه قوت کمی نیست هرچند که احتمالن به دلیل محدودیت های سینمای ایران، تنوانسته اند صحنه های ناب داستان واقعی را به تصویر بکشند. شهاب حسینی چیز جدیدی برای ارائه ندارد و حتی در سکانسهایی،مقهور همان بار عاطفی ای در فیلم است که بر دوش دخترک فیلم گذاشته شده. در کل من این فیلم و لحن روایتش را دوست داشتم. هرچند که میتوانست درامی بسیار مهیج تر و تاثیر گذار تر از آن بیرون بیاید.
اجرای روز پنج شنبه 26 بهمن ماه رو دیدیم.بدون اغراق کمتر نمایش کودکی را دیده ام که در آن کارگردانی و طراحی صحنه ای به این خوبی و با این وسواس انجام شده باشد. یک داستان منسجم با بازیهای بسیار خوب و هدایت شده که در اجرا نه تنها ذهن و درک بچه ها را دست کم نمیگیرد، بلکه با دادن آرام آرام اطلاعات به تماشاگران، آنها را با مفاهیم مورد نظر در نمایش آشنا می کند. بازیهای پر انرژی و موزیکال بودن نمایش هم بسیار در جذب کودکان موثر بوده و گفتگو های نمایش واضح و بدون ایجاد ابهام در ذهن بچه هاست و البته در کنار اینها، سوالات خوبی در ذهن کودکان ایجاد می کند. به نظرم یکی از قشنگترین کارهای کارگردان و بخش نمایش، زمانی است که در پایان عنکبوت و عروسک به داخل صفحه کاغذی قصه بر می گردند و به بهترین شیوه بصری این موضوع به بچه ها نشان داده می شود.
ممنونم از همه دست اندرکاران این نمایش
سپاس از لطف شما.🙏💐باعث خرسندی ماست که کتابخورها مورد پسندتون بوده.
۲۹ بهمن ۱۴۰۲
اسماعیل رحیمی سروش
سپاس از لطف شما.🙏💐باعث خرسندی ماست که کتابخورها مورد پسندتون بوده.
تندرست باشید. منتظر کارهای خوب شمامی مونیم
۲۹ بهمن ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اشکال اول از فیلمنامه و خود سانسوری موجود در آن است. دومین مسئله کارگردانی ضعیف و بازی ضعیفتر تنابنده است. در کل فیلم نتوانسته نه بدبختی روسپیان را به تصویر بکشد و نه توانسته تصویر درستی از سعید حنایی متعصب به دست دهد. حتی نتوانسته آنطور که در فیلمنامه آمده، این متعصب را تا حدی حق به جانب نشان دهد.
محمد فروزنده، امیر مسعود و میثم محمدی این را خواندند
امیرمسعود فدائی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ایده ی جالبی داره اما به شدت کشدار و بی هدف. پایان بندی بسیار ضعیف. زوایای دوربین و کارگردانی نامتناسب با سکانسها و موضوع
میثم محمدی، امیر مسعود و محمد فروزنده این را خواندند
امیرمسعود فدائی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بازیهای سطحی، کارگردانی ضعیف، شخصیت پردازی ضعیف، پایان بندی افتضاح
ملغمه ای از ایده هاکه بسیار بد کنار هم قرار گرفته اند. بی هدف و باتکرار موضوعاتی که دغدغه ی روستایی در فیلمهای قبلیش بوده. موضوع ناملموس و ایجاد چالش اخلاقی بدون سود
از اینکه به این فاجعه پرداخته شده خوشحالم.فیلم رو دوست داشتم.روایتی که حتی اگر سفارشی ساخته شده، یادگاری میمونه، حتی برای اصلاح و بهتر شدن، حتی برای غلط گیری! خوندم و شنیدم که خیلیا گفتن فیلمساز خواسته با احساسات تماشاگر بازی کنه!خوب ماجرا با حس ما بازی نمیکنه؟ تلخ نیست؟آزار دهنده نیست؟اونجایی که دکتر اورژانس تبریز میگه «شما رو با هواپیما میبرن تهران، حتی پول هم ازتون نمیگیرن»! خوبه که ثبت شده. اینکه تماشاگر اینقدر از روایت تصویری آزار میبینه اشکال روایته، داستانه، کارگردانه؟ چیه؟مخاطب باید داستان رو پی بگیره و یادش بیفته چنین چیزی از سر ملت گذشته، حالا گیریم محدود و الکن. اهمیت یک گریم بد چقدر در مقابل رسوندن پیام فیلم(حتی اگر در حد نشون دادن عمیق بودن درد باشه) اهمیت داره؟ حتی مهران مدیری نچسب هم تو این فیلم در سکانسی که معنی اسم ژینا رو از قادر میپرسه، لحظه درخشان داره.چرا هیچکس به سکانس زیر دوش پدر و بچه ها، سکانس وداع قادر با همسرش در بیمارستان و سکانس پیاده شدنش از آمبولانسی که جلوتر نمیره،اشاره نمیکنه؟چرا اینقد راجع این فیلم صفرو صدی نوشته شده؟
من آزار دیدم از دیدن این فیلم، اما دوستش داشتم.
سپهر، امیرمسعود فدائی و امیر مسعود این را خواندند
فاطمه برادران و احسان اسعدی این را دوست دارند
نگاهتون به فیلم رو دوست داشتم...
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
این چه سمی بود؟!! اساتید میتونن کمک کنن بگن ژانر این فیلم چی بود؟ کمدی بود؟ترسناک؟ فیلمی از کارگاه تجربی بازیگران بی استعداد بود؟ آخه این چیه میسازید؟!!
همه از به تصویر کشیدن ماهرانه ی یک افسانه به وجد اومدیم.قطعن فیلم نکات مثبت زیادی داره و فیلم سرگرم کننده و قابل توجهیه اما اینکه خیلیا از ایرادات مهمش چشم پوشی کردن برام یه کم عجیبه:
1-چنین روایتی با توجه به خرافه پرستی ای که در بین خیلی از مردم هست، نمیتونه اعتبار دادن به طلسم و جادو تلقی بشه؟(تنها خود و اطرافیانتون رو که در محیط هنری یا محیطهایی در سطوح فرهنگی بالاتر به دیدن فیلم مینشینید، نبینید!عامه مردم و اونهایی که بنا به فرهنگ سنتی و محلی خانوادگی دست به اینکارها می زنن رو ببینید) تازه اگر باخبر باشید که اینروزها به خاطر فشارهای مختلفی که روی مردم هست کاروبار دعا نویس و رمال و فالگیر بسیار سکه تر از قبل شده، آیا از روایتی که به این مضامین اصالت داده(موضوع آینه ها در فیلم وحشتناکه از این جنبه!!!) دفاع میکنید؟!
2-اینهمه تعریف و تمجید تخصصی چرا چشمش رو روی شخصیت پردازیهای ضعیف فیلم بسته؟ مارال، همسر مارال، برادرش، جادوگر اعظم
3-تلاش زیرپوستی برای سیاه و سفید نشون دادن آدمها، در حالیکه قراره داستان افسانه برای همه افراد خاکستری جامعه یکسان جلو ببره و اصولن خاکستری بودن اصل زندگی ماست حتی اگر بخواهیم افسانه سرایی کنیم.
به نظر من حتی اکران این فیلم باید محدود میشد و رده سنی براش گذاشته میشد.
" به نظرم " اینکه توقع داشته باشیم تمام فیلمها و هنرها متعهد به مسائلِ پذیرفته شده ی علمی ، دینی ، فلسفی و ... باشن ، با روحِ زمانه سازگار نیست . این نگاه مدرنیستی به هنر همونقدر سرکوبگرانه ست که مثلن در دوران پیشاروشنگری سلطه و حاکمیتِ مطلق دین و کلیسا رو داشتیم که هر کتاب و موضوعِ غیرِ کلیسایی حذف و سرکوب میشد . و خب در وضعیتِ معاصر سالهاست که نگاه مدرنیستی جاشو به اندیشه ی کثرت گرا داده که زیر سایه ی اون تمام خرده فرهنگها ، باورهای بومی و محلی و ... همگی اجازه و امکانِ حیات و ابرازِ خودشون رو دارن .
ضمن اینکه گمان نمیکنم با دیدنِ یک فیلم مردم به سمتِ خاصی کشیده بشن ، که اگر اینطور بود ، امروز ما متولدینِ دهه 50 و 60 بعد از دیدنِ انبوهی از فیلمها و سریالهای ارزشی و مناسبتی از سینما و تلویزیونمون باید مردمی " مطلقن " اخلاقی و مذهبی و انقلابی میبودیم که در واقعیت اینطور نیستیم و شبیه باقیِ مردم دنیاییم با همون تفاوتها و تضادها و ... :)
با محدود کردن هم نه ( بعلت همون مبحث سانسور و سلطه و روحیه ی سرکوبگری )، اما با درج شرایطِ سنی برای تماشا کاملن باهاتون موافقم
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۱
بامداد
درود به شما جناب همتی عزیز متاسفانه یکی از اعصاب خرد کننده ترین مشکلاتِ فنیِ اینروزهای تیوال اینه که بعد از کلی وقت گذاشتن و نوشتن ، صفحه قفل میشه و " دچار "ِ بروزرسانی میشه . و الان ...
ممنونم جناب بامداد عزیز از توجهتون و وقتی که برای گپ و گفت گذاشتید.در مورد نکات انتهایی فرمایشتون، نه برداشتم از حرفهای شما تهاجمی بود و نه خودم در فضای تهاجمی پاسخ دادم. در مورد فکت هم اگر نوشته تون رو دوباره بخونید، شما صراحتن از بی اثر بودن تبلیغات و اثرات هنری گفتید و منظور من اشاره به این بخش بود. قصد قانع کردن شما رو ندارم و به قول شما این اظهار نظرها گاهی تبدیل به شناخت نظرات موافق و مخالف با زوایای دید مختلف میشه.من وارد تعاریف کلاسیک هنر نمیشم چون تخصص و مطالعه کافی ندارم. اما نه در پاسخ شما، بلکه به عنوان یک مخاطب اثر هنری، به نظرم وقتی هنر بودن چیزی از اثرگذاریش بر فکر و روح من مشخص میشه، دیگه اطلاق غیرابزاری یا ابزاری بودن بی معنیه! به عبارت دیگه هنرمند هدفدار یا بی هدف بر مخاطب هنری که ارئه میده موثره. در مورد سینما که این داستان تقریبن تنه به وظایف رسانه میزنه. اینکه کسی دوست داره تلقی اش رو از هنر محدود نگه داره قطعن به سلیقه و نظر خودش مربوطه اما این دلیل نمیشه که آثار یک اثر هنری در هرجنبه ای نادیده گرفته بشه.
در مورد خرده فرهنگ ها هم با شما موافق نیستم. قطعن ما وجود چیزی مثل شیطان پرستی رو نمیتونیم انکار کنیم اما تایید شیطان پرستی با به ... دیدن ادامه ›› تصویر کشیدنش متفاوته. در فیلم بعد از داستان آینه های به هم چسبیده گشایش در کار اتفاق میفته!! این یعنی ملت اینکار جواب داده. در هر صورت میدونم که ممکنه ما در حال گفتگو در فضای متنافر از هم باشیم (که با توجه به تعریف شما از هنر و نظرتون راجع به فرهنگ و خرده فرهنگ بعید هم نیست) اما بدانید که صرفن گفتگو بوده و اگر از انتخاب کلماتی توسط من برای رسوندن منظورم رنجیده شدید، عذر خواهم
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱
امیر همتی
ممنونم جناب بامداد عزیز از توجهتون و وقتی که برای گپ و گفت گذاشتید.در مورد نکات انتهایی فرمایشتون، نه برداشتم از حرفهای شما تهاجمی بود و نه خودم در فضای تهاجمی پاسخ دادم. در مورد فکت هم اگر نوشته ...
اختیار دارید جناب همتی بزرگوار ، نه تنها رنجیده نشدم ، بلکه بسیار هم از همصحبتی باهاتون لذت بردم . و ازتون بخاطر این فرصتِ عالی بسیار هم ممنونم . زیباییِ گفتگو به همینشه که به یک موضوعِ واحد از زوایای مختلف نگاه میشه ، زوایایی که گاه مخالف و متضادِ هم هستن و این بهمون گستردگی ادراکات و شناختها و برداشتهایِ از زندگی رو یادآوری میکنه . به شخصه علاوه بر اینکه گفتگو میکنم تا اونچه نمیدونم رو از طرف مقابلم بیاموزم ، دنبالِ این هم هستم که متوجه بشم کسی که مثل من فکر نمیکنه ، به چی و چطور فکر میکنه از چه زاویه ای به موضوع نگاه میکنه و ... ، تا با این شناخت بتونم روز به روز انسانها با اندیشه های مختلف رو بهتر درک کنم ، خودم رو بصورتِ مستمر اصلاح و تصحیح کنم ( چه گفتاری ، چه رفتاری و چه اندیشه و اطلاعاتم و ... ) و بابتِ این زندگی و شگفتیهاش بیشتر قدردان و سپاسگزارِ خدا باشم .
درود بهتون . ممنونم و نکات مفید و ارزشمندی رو از مصاحبت با شما آموختم
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با سلام
این چه فیلمیه؟ میشه یه نفر بگه هدف از ساختن و کارگردانی چنین فیلمی چیه؟!! نه کارگردانی نه داستان نه شخصیت پردازی نه یه حرف و نه حتی بازیهای درست. انگار برای تست بازیگری به یه عده بگی یه کارهای بکنن. حیف وقت
امیرمسعود فدائی و دلارام زرگر این را خواندند
سپهر این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با سلام
این فیلم رو به خاطر یادآوری آنچه به سر این کشور و ملت رفته دوست داشتم. اینکه روایت ها کاملن ملموس و صادقانه بود. اما از روایت داستانی فیلم الکن بود. به نظرم محتوای فیلم به یک مستند نزدیکتر بود تا ساختن قصه و شخصیت. آنچه که میخواست بگه تجربه مردم از جنگ بود و این برای یادآوری آنچه دیده بودیم خیلی خوب بود اما فیلم غیر از درگیر کردن احساسات مخاطب در گفتن حرفهاش ناتوان بود. به نظرم فیلنامه فیلم میتونست خیلی بهتر و جامعتر و منطقی تر به موضوع بپردازه. هرچند که اطلاعاتی که راجع به اون دوران به مخاطب میده صادقانه است اما در بیان احساس اغراق آمیزه. نقطه قوت فیلم بازیهاست.الیاس و نادره عالی هستن. بچه ها و صحنه هایی که به شدت زنانه هستن عالی کارگردانی شدن. به نظرم فیلم متوسطیه و میتونست با کمی جسارت فیلم منحصر بفردی در زمینه جنگ باشه. به نظرم باید این فیلم رو دید.
چقدر این فیلم رو دوست داشتم. بازیهای عالی حس خوب تجربه ای جدید از به تصویر کشیدن روابط انسانی
یه فیلم شعاری نصفه و نیمه
نوبادی و امیر مسعود این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
امیر همتی (amirhfm)
درباره نمایش ولپن i
اینقدر در فرم اجرا و طراحی صحنه و میزانسن خلاقیت وجود داشت که بیشترین تاثیر رو تماشاگر به نظرم از این ایتم ها می گرفت.شوخی های موجود در متن و حرکات به نظرم یک کمدی کلاسیک بود.ریتم نمایش بالانس نبود.اول نمایش ریتم کند و در پایان بندی ریتم سرعتی می گرفت که با شکل داستان گویی و ریتم اولیه نمایش تناسب نداشت.من فکر میکنم داستان و دیالوگها هم میتونستن بازنویسی بهتری داشته باشن.با این حال خلاقیت نمایش در فرم چیزی بود که باعث میشه دیدنشو به بقیه توصیه کنم
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یکسری شوخی جنسی معمول در مهمانی های دوستان نزدیک، یک داستان نخ نما از آدمهایی که بهرحال هرکدام در زندگی رازهایی دارند، افشاگری بی هدف در داستان و پایان سردرگم.انتظار بیشتری از این نمایش داشتم.به نظرم هیچیک از آقایان و خانمها در حد و اندازه ی خودشان نبودند.خانم ادبی با آن توانایی مسحور کننده، پژمان جمشیدی با مهارتی که در کشیدن تماشاگر برای دیدن واکنشهای بعدی اش دارد و... محسن کیایی هم که گویی به خنده دچار بود و گاهی نرمال میشد و اصولن خنده به نظر بازی نمی آمد!
اما به نظرم اصل نقص ماجرا از داستانی است که نه هدف و پیام مشخصی دارد و نه سرگرم کننده است.هرچند موقعیت های کمیکی را تا حدی می آفریند...