در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
به آگاهی می‌رسد با توجه به راهپیمایی مناسبتی در تاریخ سه‌شنبه ۵ تیر در محدوده مرکز شهر ، لطفا حتما در زمانبندی حضور خود برای تماشای برنامه‌ها، تمهیدات لازم را درنظر بگیرید. لازم به ذکرست بلیت پس از آغاز برنامه اعتبار و ورود ندارد و بلیت در اختیار سالن است.
تیوال | ایمان باقری درباره فیلم زرد: زردِ کم عمق.... ظاهرا اقبال بالای جشنواره ها و مخاطبان به سینمای
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:38:23

زردِ کم عمق....

ظاهرا اقبال بالای جشنواره ها و مخاطبان به سینمای فرهادی بعضی سینماگران را بر این داشته که با دریافت قلق درامهای فرهادی راه ... دیدن ادامه ›› هموارتر و گسترده تری را برای مطرح شدن پیش بگیرند. مصطفی تقی زاده جدیدترین نمونه از این فیلمسازان است که به این تلاش دست زده توجه تقی زاده بیشتر بر وجهه شدت فزاینده التهاب درام بوده است و اما ایراد اصلی روایت تقی زاده این است که تشدید تعلیق در روایت فیلمش صرفا طولی است و در عرض بسط چندانی نمی یاید نتیجه اش اشباع رویدادی های دراماتیزه است که لحظه ای اند همچون بادهای می آیند و می روند و قبل و بعد و منطقی روشنی هم ندارد چون فرصتی برای بازکردن تک تکشان نیست و به راحتی قابل حذف یا جایگزینی هستند. (هچون قضیه ی دوست دختر مرد در کما). حتی فیلمساز گاهی منطق را هم قربانی تعلیقهای مقطعی میکند (چطور چهارتا آدم با هوش و مخترع تمام 100 میلیون پول را میدهند بدون اینکه اول تاییدیه رسمی پیوند کبد را بگیرند؟!). نقطه ضعف دیگر فیلم تکراری بودن زیاد از حد تمهایی دراماتیکی است که به کار میبرد مثل (بحرانی که در پس مرگ کودک شکل میگرد).
از سوی دیگر تقی زاده سعی میکند با تکیه بر تمی چون (غیبت ناگهانی یکی از افراد جمع و رو شدن خصایص پنهانش و به چالش کشیدن قضاوت کاراکترها) که از همه بیشتر با فیلم درباره الی در ذهن ها نقش بسته است چالش های درونی فیلم را گسترش دهد که در این امر هم ناکام میماند چون دقت زیادی در پرداخت هویت کاراکتر غایب در نزد مخاطب نکرده است به عنوان مثال در فیلم درباره الی اگرچه مخاطب چیز زیادی از گذشته الی نمیداند اما در مقدمه فیلم، ظرافت های کنشی در رفتار او نهفته شده است که در اواخر فیلم به درک نسبی مخاطب از این کاراکتر کمک میکند و البته از آن مهمتر حضور کاراکتری چون سپیده است که به عنوان همراه خلف الی، دائما در مورد رفتارهای پنهانکارانه خودش و او درحال توضیح و منطق تراشی است که به اقناع مخاطب کمک میکند. اما در فیلم زرد حامد(مرد در کما) که محرک اصلی بحرانهاست هیچ مطلق است و درکی نمیتوان از او داشت اینکه چرا با وجود بیماری شدیدش به پزشک مراجعه نکرده است؟ چرا به راحتی اجازه رانندگی در شب به فردی میدهد که گواهی نامه ندارد؟ و... و اینجا برخلاف درباره الی کاراکتری همچون سپیده هم نیست که اطلاعاتی از انگیزه های کاراکتر غایب به مخاطب بدهد. همسرش که نزدیکترین فرد به اوست هم هیچ کمکی به مخاطب نمیکند. وقتی محرک اصلی درام ذره ای اهمیت برای مخاطب پیدا نکند حتی سماجت زیاد زن در وفاداری به مرد پس از مطلع شدن از حقایقی تلخ هم نمیتواند قابل توجیه باشد.

در نهایت زرد فیلمی دسته دوم است چون ابزار روایی و مضمونی اش دستمالی شده است و رنگش به زردی میزند.