موقع نوشتن این نمایش ، یک لحظه با خودتون فکر نکردین ممکنه یه بیمار سرطانی توی تماشاچی ها باشه و با دیدن اون اپیزود پر از انرژی منفی مربوط به
... دیدن ادامه ››
سرطان چه تاثیری رو خودش و خانواده ش میذارید؟ خواستین همدردی کنین یا امید رو ازشون بگیرین ؟؟
بازی مصنوعی یک بیمار سرطانی که اعلام میکنه خودش پرستار بیماران سرطانیه و همشون میمیرن و هیچ امیدی نیست و هیچ جراحی و رادیوتراپی فایده نداره و داره میسوزه از اثر داروهای شیمی درمانی رو بدنش و حتما اخرش مرگه... نمیدونید دیشب به ما چه گذشت ... چه عذابی کشیدیم با این اپیزود لعنتی ...
مگه همه بیمارهای سرطانی وضعیتشون شبیه به همه که شما این دیالوگها رو نوشتی ؟ یکی مثل بیمار ما که یه هفته از جراحی سینه ش میگذره و دو روز دیگه شیمی درمانی داره اومده تئاتر شما رو ببینه چطوری باید این اپیزود مسخره رو تحمل کنه که توش فقط حرف از ناامیدی و مرگ بود ؟ کسانی که این نمایش رو دیدن میدونن منظور من چیه. کارگردان محترم خودتو جای ما بذار ، یا اون اپیزود رو حذف کنین یا دیالوگها رو تغییر بدین گرچه در کل نمایش بسیار ضعیفی بود.
در آخر بابت اجرای خانم نصیرپور ، اقای عمرانی و پسر نوجوان هنرمند ، صدای زیبای نیما مسیحا که دیدن این نمایش ضعیف رو برای خانواده ما قابل تحمل کردن که وسط نمایش از سالن بیرون نریم سپاسگزارم. .