در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | شاهین نصیری درباره نمایش افرا یا روز می‌گذرد: افرا یا روز می گذرد . . . تقصیر شما نبود آقای ساعی. بابت زحماتی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:20:53
افرا یا روز می گذرد . . .


تقصیر شما نبود آقای ساعی. بابت زحماتی که روی صحنه کشیدید ممنونم. بابت بازی خوب اکثر بازیگران کار هم ممنونم. بابت وضعیت بد آکوستیک سالن و اجرای ناهماهنگ نور و موسیقی که گاه بی وقت می آمد و گاه بی دلیل قطع می شد هم شما را مقصر نمی دانم. اما بابت انتخاب متن بد همیشه کارگردان مسئول است!

بله دوستان عذرخواهی می کنم که به متن استاد بیضایی می گویم متن بد! شاید هزار و یک دلیل برای بد بودن این متن بتوان ذکر کرد. اما مهم ترینش این مساله است که در خیلی از کارهای آقای بیضایی ادبیات بر درام چیره می شود. همین که حرف ها به صورت مستقیم رو به تماشاچی زده می شود و اطلاعات را به صورت مستقیم - و نه از لابلای دیالوگ ها - دریافت می کنیم یعنی این که استاد حوصله شان سر رفته و می خواهند لب مطلب را مستقیم به تماشاچی بگویند، آن هم بدون این که علت روایت مشخص شود. برای من درام یعنی سلسله میان علت و معلول ها. یعنی رابطه ای دومینو وار که در آن هر اکت، هر تصمیم، هر ورود و خروج، و هر تمهید نمایشی ... دیدن ادامه ›› برای انتقال مفهومی است. چرا شخصیت ها دارند مستقیما برای تماشاچی حکایت می کنند؟ این چه جور فاصله گذاری است؟ مثالی می زنم: نمایشنامه مصاحبه را محمد رحمانیان نوشته است. دو پرده از دو بازجویی که دو بازیگر مشغول مونولوگ گویی و تعریف وقایع برای بازجو هستند. منطق این مونولوگ گویی فضای بازجویی است که نویسنده آن را خلق کرده است. فاصله گذاری دلیل کافی برای مونولوگ گویی تمام کاراکترها نیست. اصلا این ها برای چه کسی دارند روایت می کنند؟ زاویه ناظر در این روایت کجاست؟ کی به حرف آن ها گوش می کند؟ پاسخ به این سوال هاست که معلوم می کند تمهید نویسنده برای انتخاب شیوه مونولوگ درست است یا غلط. اگر دلیل و ناظر روایت مشخص نباشد تنها معنی اش همان بی حوصلگی استاد بیضایی موقع نوشتن «افرا. . .» است.

شاید کمی جسارت آمیز باشد گفتن از بدی متن، وقتی که نویسنده ی متن یکی از مهم ترین ستون های ادبیات نمایشی ایران است. شاید خیلی ها الان به طعنه می گویند: مگر تو بیشتر از استاد می فهمی؟ که پاسخ این سوال روشن است: هر آشپز چیره دستی بالاخره یک بار حواسش پرت می شود و غذایش می سوزد. ببخشید که بابت خوردن غذای سوخته اعتراض می کنیم! افرا معجونی است از تمام اشتباهاتی که نویسنده ممکن است موقع نوشتن یک متن نمایشی مرتکب شود.
به نظرم افرا باید از دل همین اطلاعات روزنامه وار ، همین پج پج های محلی ِدرگوشی و عامیانه ، همین حرفهای گفته و نگفته ،همین ستون حوادث بیرون میومد ..
مثل همون روزنامه ای که دوپاره میشه تا یکی ستون های خبری شو بخونه یکی فقط حوادثش رو ..
ضمن اینکه این قالب ترکیبی از مونولوگ ها و بازی ِجمعی در بسیاری از نمایش ها اجرا میشه و مثل همین متن افرا جواب هم میده ...
۳۰ تیر ۱۳۹۷
جناب شاهین عده کثیری از مردم فقط دنبال خدا میگردند که بپرستندش..مدام از افراد دیگر،از سیاستمدار گرفته تا هنرمند،بُت درست میکنند به عرش میبرندش، با مخالفین خدای ساختگیشون میجنگند ( و به قول شما امثال ما را به باد ناسزا میگیرند)و به محض اینکه دیدند خداشون با توقعات و عقاید آنها سازگاری ندارد میزنند میشکنندش.. نمونش هم همین فضای مجازی که یه روز یکی میشه بهترین آدم روی زمین،فردا روز اما حمله میکنند در صفحه فرد مورد نظر و نابودش میکنند..
اینه که حتی اگر علم هم ثابت کنه خدا وجود نداره مردم باز دنبال خدا میگردند..
۰۲ مرداد ۱۳۹۷
سهیل ساعی (soheil.saee)
سلام دوستان عزیز من سهیل ساعی هستم کارگردان نمایش افرا ، ممنون از نظرات قابل احترامتون ، سپاس آقای نصیری عزیز از نظرتون ، هر چند که با شما به شدت مخالفم این متن تمام فاکتورهایی که یک متن ادبی نیاز داره تا تبدیل به درام بشه داره اما در اینجا در قالب مونولوگ دیده می شه که باز هم با نگاهی درست می بینیم که درام شکل گرفته ، دلیل اصلی نویسنده هم تأکید بر عدم توانایی ما بر برقراری دیالوگه ، اما در مورد اینکه اینها به چه کسی یا رو به چه کسی سخن می گن ، اعتراف و‌گزارش ، که در چندین قسمت می بینیم که تمام بازیگران به نویسنده اعتراف می کنن در مورد اتفاقی که در گذشته رخ داده حتی خود نویسنده هم به این موضوع اشاره می کنه . سختی این متن به تصویر کشیدن گذشته ایه که در حال اتفاق میوفته
باز هم ممنون که وقت گذاشتین
۰۴ مرداد ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید