هدفی که شاید به بار ننشست.
از لفظ شاید استفاده کردم چون نظرات درباره کیفیت این نمایش به شدت متنوع بود و هست و با قاطعیت حاضر نیستم راجع بهش حرف بزنم.
پریشانی درونی، خودستیزی و کلبه تنهایی آدمها رو اگر محوریت نمایش بدونیم و پرداخت یک غم عمومی در یک اجرای فیزیکال رو هدف کارگردان، کار واقعا جذابی به نظر میرسه اما از طرف دیگه باید گفت که متاسفانه در پس دیالوگهای ضعیف و بعضا تصنعی، یکنواختی بیش از حد حرکات بازیگرا نسبت به هم، به خدمت گرفتن اصوات بعضا ناهمگون و از همه مهمتر نداشتن هیچ نقطه اوجی، بیننده در مجموع مسحور ایده جذاب کار نمیشه و در نهایت تو ذهنش این اجرا رو ملالآور تصور میکنه.
به نظرم با اندکی تغییرات کار خوبی بشه.