با تشکر از سایت محترم تیوال .
شاه لیر جزو آثاری است که به دلایل زیر باید آن را به نظاره نشست :
1- به داوری برخی از مهم ترین شکسپیر شناسان جهان ، شاه لیر ، مهم ترین و برجسته ترین و ارزنده ترین اثر تراژیک شکسپیر شاید بزرگ ترین درام نویس جهان و تراژیک ترین تراژدی هم اوست .
2- شاه لیر مهم ترین اثر شکسپیر در حوزه ی سیاست و به ویژه نقد مطلق قدرت است که به شکلی آشکار و عریان نوری بر مناسبات فاسد پشت پرده ی قدرت پادشاهی می اندازد و حقیقت جاری در بین اشراف و نجیب زادگان طبقه ی حاکم و شرارت و تباهی هم ایشان را بر آفتاب می افکند .
بر خلاف اسطوره ی فریدون در شاهنامه که سوگنامه ای است حماسی و مشابهت عجیبی به داستان شاه لیر دارد و در حدود ششصد سال پیش از شکسپیر توسط حکیم طوس به رشته ی تحریر در آمده ، شاه لیر اثری است سراسر تراژیک و غمنامه ای است که تخم آن به ظاهر در خاک خردمندی کاشته می شود اما میوه ی آن در اتمسفر جنون و دیوانگی حاصل می گردد .
3- به نظر می رسد هشتاد سال پس از مرگ ماکیاولی ، شاید مهم ترین فیلسوف سیاسی جهان ، شکسپیر با نگارش نمایشنامه شاه لیر در پی قداست زدایی از
... دیدن ادامه ››
قدرت در انگلستان زمان خویش و پادشاهان آن بوده باشد که اگر به چنین نیتی دست به خامه برده باشد ( در زمان خویش ) کاری کرده است کارستان .
شکسپیر در این اثر خود ، با عیان کردن نیت پادشاه که قدرت را برای دخترانش می خواهد و عنوان پادشاهی را برای خود با یک تیر چند هدف را نشانه رفته است : اول اینکه او می خواهد به مخاطب خویش بنمایاند که قدرت پادشاه از تسلط او بر نهادهای سیاسی ، منابع مالی و جغرافیای سرزمینی منبعث است و نه از منبع دیگر ( مانند واژه ی فره ایزدی در ایران باستان ) بنا بر این سخت بدنبال قداست زدایی از نهاد قدرت است ، دوم اینکه پادشاه باید قدرت خویش را در ابزارهای مادی جستجو نماید ( در اینجا به اهمیت نظرات ماکیاولی پی خواهیم برد ) ، سوم ، نقد عریان به مناسبات هنجار شکنانه از منظر اخلاقی در میان شاهزادگان و نجیب زادگان که برای دستیابی به قدرت حاضر به شکستن هر حد و مرزی هستند و چهارم توجه دادن مردمان به امر معنوی و سیرت نیک و نهاد پالوده که در هر حالتی وسیله ی رهایی از تاریکی و تباهی درونی است و نیک بختی حقیقی .
اما اجرایی که به کوشش دکتر مسعود دلخواه و تیم بزرگ اجرایی و هنرمندان همراهشان در سالن اصلی تاتر شهر بر صحنه جان یافته است همانند هر اثر انسانی دیگر واجد محاسن و معایبی است که به داوری بنده محاسن آن بر معایبش غالب است ، همچنین شرط انصاف آن است که به محدودیت های کارگردان و تیم اجرایی در مورد چنین نمایش بزرگ و پربازیگر و مطول به لحاظ مدت زمان اجرا توجه نمود ، به باور بنده وجه غالب نمایش این است که توجه به خط روایی داستان و غور در عمق اثر که معجزه ی بی بدیل شکسپیر بزرگ می باشد توجهی و تمرکزی می طلبد که در آن صورت ما را به عصر لیر شاه می برد .
انصاف حکم می کند که از هنر نمایی کم نظیر دکتر مهدی سلطانی به آسانی نگذرم ، همچنین یادی نمایم از نقش آفرینی زیبای محمد صادق ملک ، ناصر عاشوری و محمدرضا علی اکبری .
یا حق