پرداخت زیبای یک موضوع مهجور!
این توصیف یک جمله ایِ من از بی تابستانه. منظورم از موضوع مهجور، کودکه، روانشناسیش، زندگیش، حضور اجتماعی و حتی ارتباطش توی خونواده. موضوع سختی که اغلب آدما چون نمیتونن ازش چیزی دربیارن، سمتش نمی رن. نقاط قوت و ضعف کلیِ نمایش رو تیتروار مینویسم:
قوت:
1. بازی خوب بازیگرا، به ترتیب کیفیت سعید چنگیزیان(معلم نقاشی)، لیلی رشیدی(ناظم) و مونا احمدی(مادر نگران). هرچند شخصیتها رو توی سریالای تلوزیونی ممکنه دیده باشیم ولی به نظرم همین کارشونو قشنگ تر کرده، اینکه یه شخصیت ساده و تکراری رو بتونی خاص دربیاری. دیالوگا بلندن که بازیگرا خوب از پس ادا کردنشون براومدن بدون اینکه حس تقریر به آدم
... دیدن ادامه ››
دست بده.
2. رویکرد نمادین نمایش. وجود المان هایی مثه زنجیر، چرخ و فلک، نقاشیای خاص رو دیوار مدرسه، کلیدواژه های خاصی که تو جامعه امروز خیلی شاهدشیم و یه سری چیزای دیگه که نمیگم که ذهن خودتون به عنوان نماد بشناستش
3. کارگرادنی خوب؛ سخته یه نمایشی که قرار نیست توش فراز و فرود شدیدی وجود داشته باشه رو بتونی جوری دربیاری که بیننده خسته نشه، به خصوص وقتی فضای کار جاییه که اقشار خیلی زیادی از بیننده ها ممکنه باهاش ارتباط برقرار نکنن چون دغدغه روزشون نیست.
4. استفاده از یه دوربین وسط کار و بازی با افکتها به طور موازی رو یه پرده نمایش، که تا آخر نمایش اتفاقای جالبی روش میفته و نوآوری جذابی به حساب میاد
ضعف:
1.دیالوگای گاها گل درشت. علی رغم اینکه نویسنده نمره خوبی میگیره از کل نمایش نامه، ولی اونجاهایی که سعی کرده تیکه بندازه (یه تیکه سیاسی اجتماعی مثلا) دیالوگا متفاوت تر و گل درشت ترن. جوری که همون لحظه میگی کاش این جمله رو ننوشته بود. البته تعدادش کمه
2.رک و صریح گفتن یه سری نکات، که به نظرم اگه میتونست یه مقدار آشنایی زدایی قاطی یه سری جاهای اجرا بکنه، (همونطور که چندین جا کرده بود و نشون داده بود از عهده ش برمیاد) خیلی کار عالی تری می شد
به طور کلی به نظرم نمایش خیلی خوبیه اگه خیلی عالی نباشه.
2. پر و بال دادن