نوشتن در تیوال؛ چه بد و چه خوب، به یک حربهی تبلیغاتی بدل شده و نوشتن نقد بد هم به نوعی تبلیغ مثبت محسوب میشه. اما به هر حال مینویسم. اجرای آنتیگون اجرای به شدت غیر مسئولانهایه و فراموش کرده که نسبت به پول و وقت مخاطبش مسئوله. متن شتک شده، طراحی ها به شدت شعار زده، میزانسنها بدون منطق، بازیها غیر حرفهای و دمدستی. اینکه زن پادشاه او رو مثل یک عروسک خیمهشب بازی هدایت میکنه _جدای از این که به نظر میرسه حتی پنج دقیقه هم محض هماهنگی تمرین نکردن_ کلیشهای ترین و دمدستیترین و اولین و شعارزدهترین انتخابیه که میتونه به اجرا در بیاد و فیگورهایی که کرئون میگیره به شدت ساده و بیمعنا بود. هر چند اطلاق لفظ فیگور نامربوطه. باید بگم ادا اطوار. هیچ احساس قدرت و کاریزمایی نه از بازی بازیگر و نه از این ایده احساس نمیشد. مرد بودن خواهر انتیگون هیچ کارکرد دراماتیکی و ضرورتی نداشت. پسر کرئون انقدر با دستش حرکات اضافی داشت که ادم دیگه حتی دلش نمیخواست نگاش کنه چه برسه که به دیالوگاش گوش کنه. زن کرئون بدون هیچ منطقی فقط در عرض چند دقیقه ورود پیدا میکنه و یهو میمیره. آخه این چهطور اقتباس یا بازنویسیه؟ چهطور مخاطب باید باور کنه مرگ شخصیت رو؟ تابوت سیاه وسط صحنه هیچ کارکردی جز بزک و سالاد تصویری نداشت. همینطور خون ریختن از سقف و جام خون روی تابوت. اجرا هیچ ساختار منسجم و هارمونیکی نداشت.
من برای پول و وقتی که صرف این کار کردم متاسفم.