صحنۀ نمایش با شکل دایرۀ فرش، تکه های میوه و حضور فهم ناپذیر و غریب پیکره هایی در پیرامون این قالی، و حضور بازیگر در حالتی که چهرۀ او در زیر پوشش
... دیدن ادامه ››
است و دیده نمی شود، به نمایش جلوه ای معماگونه داده است. نمایش از ما می خواهد که از چیستی و چرایی این حضورها بپرسیم. و همین طور عنوان نمایش که بر دو شکلِ تنهایی دلالت می کند، باز انگار معمایی است که باید حل شود. شاید درگیرشدن با نمایش به خاطر این مسئله و به خاطر موضوع تلخ آن کار دشواری باشد اما قطعاً درگیرساختنِ تماشاگر برای اندیشیدن به این مسئله که از اخبار تکراری هر روز دائماً حذف می شود، هدف مهمی برای این نمایش است.