در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | امیر عسگرزاده درباره نمایش کرونوس: سلام و درود بر هنرمندان نمایش کرونوس من شاهد اجرای پایانی بودم. با دا
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:46:02
سلام و درود بر هنرمندان نمایش کرونوس
من شاهد اجرای پایانی بودم. با دانش و تجربه اندکم از تماشای اثری متفاوت و خاص لذت بردم. اجرای زنده موسیقی در بدو ورود، حال و هوای متفاوت نمایش را نشان می داد. راست و صادقانه نقدهای دوستان را در تیوال خوانده ام و بحث متنی، تکرار خواهد بود. یک نکته شاید کم اهمیت که در بحث های زیر ندیدم:
- آیا تاکید بر نشان دادن "خون" در نمایش، لازم و هنری است؟ تا به حال، تصورم این بود که در اجرای نمایش، نیازی به واقع نمایی سینمایی نیست. ریختن و پاشیدن خون در نمای سینمایی برای باور پذیری تماشاچی لازم است، اما در سالن نمایش هم کار "قشنگی" است؟ اگر جواب مثبت است، چرا به هنگام شلیک تفنگ، پوکه مشقی از تفنگ ها بر زمین نیفتاد تا شلیک ها باورپذیر شوند؟
- شکار زن برای یافتن راه رهایی از چرخه زمان و موج است یا برای تولید مثل و تکرار و ساختن شکارچی های جوان تر یا برای صرف شهوت رانی و کشتن و تغذیه از گوشتش؟ در متن گفتگوها و بازی ها به هر سه توجیه، به یکسان اشاره می شود، اما در پایان آن چه رخ می دهد بیشتر شباهت به پایان یک فیلم وسترن دارد که همه تفنگ هایشان را به سوی یکدیگر نشانه می روند و همه می میرند، حتی قهرمان داستان! و راستی، قهرمان نهایی نمایش، زن دربند "خردمند" است (ظاهرا مسایل را بهتر از بقیه می فهمد و هویت از دست رفته خودش و توحش برادرانش را تشخیص می دهد) یا پسر جوان با احساس و ترسو (ترحمش بیشتر از بقیه و ترسش برای ورود به واقعیت نیز بیشتر از بقیه است)؟ و اگر همه ضدقهرمان هستند و بازیچه ی جبر زمان، آنچنان که در قاب نخستین و پایانی، مردان دور میز نشسته در پی تقسیم اندک غذای کنسروی هستند که یعنی تمام آن چه در طول نمایش اتفاق افتاد، پیش از این و پس از این هم رخ داده و خواهد داد، پس وارد کردن زن چه نقشی در باز کردن ... دیدن ادامه ›› گره داستان دارد جز آن که زن را تجسم تمایلات حفظ بقا، تولید مثل، شکنجه گری و سادیسم، شهوت رانی و شکم چرانی آدم هایی بدانیم که خودشان هیچ نقش فعالی در انتخاب این تمایلات نداشته اند بلکه موج ها آنها را به چنین چرخه تکرار سبعانه ای از زیست بی اخلاق رسانده است؟ در یک کلام، ما محکوم جبر زمان (کرونوس) هستیم و ورود زن هم در داستان، نه برای باز کردن گره نمایشی است و نه برای تعالی و تطهیر، بلکه برای نشان دادن زوال و انحطاط بیشتر ما؟
هر چقدر خواستم از بحث متنی دوری کنم، نشد! بازی ها، دکور صحنه، موسیقی و اجرا (از دید من بی دانش و کم تجربه) عالیند، اما غلبه متن بر شکل کار هنری، آن قدر عیان و برجسته است که نمی توان از آن گریخت. به دید من، کرونوس انگار بیشتر، ایده ای تلخ از جنس فلسفه بود تا اثری "صرفا" هنری از جنس نمایش!