دیشب که تئاتر رو دیدم گیر کردم بین نوشتن و ننوشتن
و بالاخره نوشتن پیروز شد
البته نمایشنامه رو نخوندم و امکان هر گونه اشتباهی در نوشته من
... دیدن ادامه ››
وجود داره
اول اینکه شاید بهتر می بود که صدای گریه ی بچه کمی کمتر میشد نه به این خاطر که زهر صدای کودک را در واقعیت نادیده بگیریم تنها به دلیل محدودیت در فضا و آزار دهنده شدن صدا برای تماشاگران و این حق تماشاچی است که نمایش را در فضای مناسبی ببیند
البته این آزاردهندگی تنها محدود به صدای بچه نمی شد در قسمتهایی از نمایش صدای ساز و آواز " ژان " هم شرایط را تشدید میکرد. گرچه قدرت صدا و مهارت نواختن او قابل تقدیر است
از طرفی در افرای ژاپنی کاش فضا و زمان بیشتری به کار گرفته میشد تا بتواند لایه های پنهانی روان انسانی را عریان تر کرد.
در شب مواجهه شخصیت ها با خود، خودِ حقیقی و خودِ نهفته در دیگری و ارتباطات تو درتوی آن ها ، جمع کردن نمایش در گریه ی پشیمانی سونیا و پناه بردنِ اینس به پاپا ، استیصالِ آنری و کیش و مات شدن "اوبر" یعنی کم پرداختن به روان و اکت شخصیتهاست در مواجهه با واقعیت های دروغین خود ساخته.
و در آخر نمیتوان از بازی خوب بازیگران چشم پوشید
موفق و نوید باشید