در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | علی روان بُد درباره نمایش دراماتورژ: دراماتورژ کسى هست که نمایشنامه رو دراماتورژى مى کنه! همیشه این مسئله
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:47:04
دراماتورژ کسى هست که نمایشنامه رو دراماتورژى مى کنه!
همیشه این مسئله عنوان می شود که هدف از فراگیری دانش چیست؟
امروزه با پیشرفت علوم و البته به لطف دسترسی به اطلاعات نامحدود، ابراز آگاهی بیش از پیش وجه ی علمی پیدا کرده، و گاهی ابراز آگاهی از این دانش مخاطب را در برزخی میان شک و یقین می گمارد. تا جایی که بزرگترین دانسته های فردی را به چالش می کشد و ضمیر درون را روبروی خودِ آگاه قرار مى دهد. در این بین اطلاعاتى واقعى -نه حقیقى- که خود ساخته ى نیازهاى بدوى انسانى است حقیقتى پیچیده و جدید را به ضمیر ناخودآگاه فردى واریز مى کند و برزخ از اینجا شکل مى گیرد.
نمایش دراماتورژ وام دار ملغمه اى از علوم و دانش هاست که عدم تطابق حقیقت و واقعیت را به خوبى به تصویر مى کشد. این تنافر در چند لایه بین ظاهر و باطن پرسوناژهاى داستان، کشمکشى پویا و تامل برانگیز خلق مى کند که ماحصل آن ایجاد یک سوال کلیدى ست که در ابتداى نمایش عنوان میشود، دراماتورژ یعنى چه؟ پاسخ به این سوال مى تواند همانقدر کوتاه باشد که گندم با لبخند آن را ادا مى کند و همانقدر پیچیده که سیامک با رویکرد شخصى خود به آن پر و بال میدهد.
در موازات داستان دراماتورژ مخاطب با سیر هنرمند -آرتیست- شدن مواجه مى شود. در مکتب نوین کنونى و خصوصا در جامعه و برهه ى زمانى حال، داشتن عکس سلفى با مشاهیر و مصاحبه با فلان و درج نام در بهمان جا همانقدر موثر و پیشبرنده است که دانستن و لقلقه ى زبان کردنِ طومارى از ایسم ها ... دیدن ادامه ›› و اسم ها!
اگزیستانسیالیسم پیش از ژان پل سارتر و سیمون دوبوار چه نامى داشت؟
شاید شناخت هیچ یک از کلمات سطر فوق در روند زندگى شما موثر نباشد اما بى شک این کلمات صبحانه ى قشر روشن فکر و متفاوت نماى این روزهاى هنر است.
این کلمات بزرگترین سنگر جاهلانیست که نمیدانند اگزیستانسیالیسم پیش از سارتر چگونه معرفى مى شد و یا تیتوس آندرونیکوس اصالتاً از چه کسى است؟
این روزها متن زیباى سهند خیرآبادى عزیز که چالشى بزرگ در خود هنرمند پندارها به ارمغان آورده با جان بخشى توسط هامون سیدى و صحرا اسدالهى، با انرژى بى نظیر و قرائتى شیوا و وروان در عمارت نوفل لوشاتو به عرصه تماشا رسیده، بدون اغراق مى توان خط به خط این خطبه را تلنگرى بر خود دانست و عمیقا به آن فکر کرد، براى رجوع به خود واقعیتان این نمایش را از دست ندهید!

هنرمند بودن است، نه شدن!
على روان بُد