نمایش سکوت سفید کاری دلچسب و جذاب است. از متن گرفته تا کارگردانی حساب شده و درست.
تام استوپارد انگلیسی را از سینما میشناختم از فیلمهای شکسپیر عاشق و آنا کارنینا و متاسفانه تا پیش از این با نمایشنامههایش آشنایی نداشتم. وقتی فهمیدم کورش سلیمانی نمایشنامهای از تام استوپارد را برای اجرا انتخاب کرده و ازآنجاییکه کارهای پیشین کورش سلیمانی را دوست داشتم انگیزهام را برای دیدن سکوت سفید مضاعف کرد.
سکوت سفید بیادعا و در آرامشی که انگار لازمهی محیط بیمارستان بهعنوان لوکیشن اصلی نمایش است پیش میرود و از دریچهی ذهن جان براون ما را با دنیایی آشنا میکند که شبیه دنیای همگان نیست. دنیایی که انسان خودش انتخاب میکند که کجا باشد و چگونه برای خود آرامش بخرد. هر چه پیش میرویم میفهمیم که سکوتی که جان براون برای خود برگزیده از جنس دیگری است و او آرامش و سکوتی خودخواسته را طلب میکند که انگار در دنیای واقعی در دسترس نیست.
از این است که عکس پرستاری که دیگران را دعوت به سکوت میکند و روی دیوار اتاق جان براون خودنمایی میکند تفاوت این دنیاها را به رخ میکشد.
پس از پایان نمایش ذهن مخاطب درگیر جان براون و دنیایش و تفاوتش با دنیای پیرامونش میشود و به نظر من این نشاندهندهی موفقیت هر اثر هنری است. البته در این موفقیت نباید سهم کارگردانی، طراحی صحنه و بازیهای خوب بازیگران (خصوصاً سامان دارابی و آناهیتا اقبالنژاد) را نادیده گرفت.
در میان هیاهوی هفتهای که گذشت دیدن سکوت سفید اتفاقی دلپذیر بود و به علاقهمندان به تئاتر دیدنش را توصیه میکنم.