1398/09/05وقتی برای بار سوم از زاویه ی سوم دیدم بیشتر هم لذت بردم-انگار که هر بار یچیزی جدید از نمایش میدیدم. دخالت دادن تماشاچیان در صحنه، دخالت
... دیدن ادامه ››
دادن خیابان نوفل لوشاتو حتی،،،در صحنه (البته نه در اجراهایی که اینترنت رو مرتضی درویش زاده از شیرفلکه بسته بود) یعنی با کمی دقت میشه علاقه ی کارگردان رو به اجتماع و مردمش فهمید.
((باهام حرف بزن،باهاام حرف بزن)) هایی که می لرزاند.
"بَه بَه" به صدای محمد : )هر کسی از ره برسد یار نیست ،، عاشقی کارِ بوچ و بوچ وار نیست(
لیلیِ ما خیلیِ ما جونِ ما جونِ ما جوونِ ما ...
سینه زدن محمد و بعد
رفتن چی میشه که آدما تصمیم به رفتن میگیرن.
رفتن ، نقطه ی آغازین شکلی از جابجاییِ که در زمان سفر نام گرفته .
تنهایی آدمها با فکر به تصمیم سفر شروع میشه . محمد خوانندس،خواننده ی ی بند جنوبی ...
گریز صحنه های بازی به دیالوگ های آقای کارگردان در طول اجرا بسیار خوشایندِ.(....مثل بیداری زبونم قفل شده بود،یدست سفید پوشیده بود و همینجوری داشت ازش خون میرفت. اووونقدر که انگار تمام جاده رو با دامن بلندش رنگ زده باشه.)
تعویض و حذف یکی دوتا از بازیگرا یکم شوکم کرد ولی نتونست تاثیری منفی رو اجرا بزاره.
بار اول ثانیه های تمرین ایستادگی 100 بود و بار سوم 220 ، جالب بود ، واقعی بود .
مرسی سجاد افشاریان
مرسی پریسا طهماسب برای آرامشت، مرسی محمد لاریان برای همه چیت،مرسی گیلدا ویشکی برای حرکات خیلی بجا ،مرسی سهیل کرمیاربرای بازیِ خوبت،مرسی امید سعیدی برای صداااات،اِجرااات اُ همه چیت، مرسی نیما خطیب شاد برای حرکات خوبت، مرسی علی مشایخی برای رقصت برای توصیف هات،مرسی وحید حبیبیان ولی چرا من اومدم تو نبودی، مرسی ثمین داروغه برای اجرای خوبت، مرسی مرتضی درویش زاده برای همه چیت،مرسی ارمغان خانمحمدی برای بازی خوب، مرسی کیمیا فیضی برای بازی خوب، مرسی نسترن نعمتی برای اجرای عالی،مرسی هانی صادقی تهرانی عزیز که گاها توی خیابون رازی میبینمت که داری میری شهرزاد دوس دارم بهت بگم برام ساز دهنی بزنی و بهت افتخار میکنیم، مرسی منصوره بنی احمد که صدایت توی گوشم مثل اُپرا میچرخید ،مرسی نگار قربانی برای اجرای خوب،مرسی اشکان غلامی عالی بودی،مرسی دیانا حق شناس عالی و بسیار دوست داشتنی.
و مرسی از تیمِ هر کسی یا روز میمیرد یا شب من شبانه روز
و من بدنبال زاویه چهارم.....