دوستان چرا از جشنواره سینما حقیقت استقبال نمی کنید
به نظرم با ارزش ترین جشنواره سینمایی کشور است
امسال بلیط فروشی هم داره
مدیریت بهتر شده
صف نیست
بیاید
حیف
هزینه بلیط 10 هزارتومان
واقعا مبلغ زیادی نیست
تعجبم می کنم که این پرسش را از مخاطبین می پرسید!
وضعیت امروز جشنواره حقیقت رو باید از مدیران تصمیم گیر پرسید که از هیچ اقدامی جهت قطع ارتباط مردم با جشنواره حقیقت و دفع مخاطبین فروگذار نکرده اند! دوستان کل سینما رو با خصوصی سازی آباد کرده اند، حالا افتاده اند به جان یک جشنواره کوچک فرهنگی که از آن هم تا می شود پول دربیاورند!
همون مردم در صف ایستاده سال گذشته را میشد با بلیت های دو سه هزار تومانی هم سازماندهی کرد و جشنواره منظمی برقرار کرد! به عنوان یک علاقه مند که برای جشنواره امسال روزشماری می کرد عرض می کنم که جنس جشنواره حقیقت همه چیزش با جشنواره فجر فرق می کند و توقع پرداخت ده تومن توسط مخاطب برای یک فیلم مستند که تقریبا چیزی از آن نمی دانیم و پرداخت چند صد تومن برای چند روز جشنواره توقع بی جایی است!
فرمایشتون چندتا نکته داشت
اولا اینکه میفرمایید سه هزارتومان؟ با چه منطقی برای فیلم سه هزار تومان قیمت می گذارید؟
همین الان سینمای هنر و تجربه بلیطش 10هزارتومان است و سینما 20 هزارتومان. چرا باید مستند سه هزار تومان باشد؟
دوما فرمودید برای مستندی که نمیدانیم چیست چرا باید پول بدهیم؟ یعنی شما هخر فیلمی رو در جشنواره فیلم فجر یا سینما میخواید برید ببینید دقیقا هزینه فایده کردید که بدونید چیست و بعد ... دیدن ادامه ›› پول دادید؟
لیکن ایرادی رو هم که در مورد قطع ارتباط مردم با جشنواره مطرح کردید قبول دارم ولی سهم کوچکی اش رو ناشی از پولی شدن تا مبلغ تعیین شده می دانم
جناب آقای صفری
1. اکران جشنواره ای و اکران عمومی دو بحث مجزاست
اکران فیلم مستند و اکران فیلم داستانی هم دو بحث مجزاست
همانطور که اکران هنر و تجربه هم با اکران عمومی از حیث تعداد سالن ها و سانس ها و میزان فروش تفاوتش از زمین تا آسمان است.
2. قیمت فیلم های داستانی در اکران عمومی 20 تومان است چون همه چیز بین سینمادار و تهیه کننده و پخش کننده بر مبنای نفع و سود تقسیم ... دیدن ادامه ›› می شود. سانس ها و سالن ها را بدون محدودیت بین خودشان بنابر پیش بینی استقبال مخاطب تقسیم می کنند.
قیمت فیلمها در هنر و تجربه در سینماها با سانس های محدود و در سالن های محدود 10 تومان است که اجاره سالن با تمام صندلی هایش را هم دولت می پردازد هر چند فقط یک نفر در سالن باشد!
3. سینمای داستانی همه جای دنیا جریان اصلی و پولساز صنعت سینماست و مخاطب پرشمار و قابل توجهی هم دارد. سینمای مستند همه جای دنیا اساسا در دست دولت ها و ارگان های نیمه دولتی است و ابراز فرهنگسازی و سرمایه گذاری فرهنگی است و مدیوم آن هم عمدتا مخاطبین شبکه های تلویزیونی اند. تعداد فیلم های مستندی که در سال برای رسیدن به سود اقتصادی در سینما ساخته شده و هزینه یشان را برمی گردانند بسیار اندک است.
4. عمده جشنواره های ایرانی برای درآمدزایی و توسط بخش خصوصی برگزار نمی شوند بلکه با پول دولت و برای مقاصد فرهنگی برگزار می شوند، حتی همان جشنواره فجر چه برسد به جشنواره سینمای مستند! با این حساب اگر هدف مدیران برگزاری منظم بوده باشد چون قصد درآمدزایی وجود ندارد با بلیت دو تومنی هم میسر بود. متاسفانه دوستان همه این تفاوت های آشکار رو نادیده گرفتند و خواستند از سینمای داستانی اکران هم عقب نیفتند که بهایش صندلی های خالی این روزهای چارسو است.
5. در روزگار دشواری های اقتصادی و کوچک شدن سهم فرهنگ از سبد خانوارها حساسیت در انتخاب گری آثار برای عموم مردم گریزناپدیز است. بله من وقتی مثلا در ماه بخواهم صد تومان هزینه کنم باید بین این همه اثر دو تئاتر و دو فیلم را انتخاب کنم. پس جست وجو و پرس و جو می کنم که به بهترین انتخاب برسم. بنابراین ندیده و نشناخته تماشای یک اثر در یک سبد صد تومنی یا حتی بیشتر اصلا تعریف شده هم نیست!