دیشب به پیشنهاد یکی از رفقا که هنرجوی آموزشگاه بازیگری یه به تماشای این نمایش رفتم (البته باتخفیف ویژه دانشجویان)؛ نمایشی به شدت رئال با دکور؛ لباس و گریم ساده بدون زرق و برق های تبلیغاتی ...؛ بازی ها با وجود اینکه همه بازیگران جوان و بی نام بودند باورپذیر بود به خصوص دو سه نفرشون؛ چیزی که برای من جالب بود این بود که یه خانمی ردیف جلوی من نشسته بودن همراه با بازی و اشک ریختن بازیگر خانم اول نمایش طوری گریه میکردن که تکون خوردن شونه هاشون رو از هق هق گریه میشد دید و جالبتر اینکه در ادامه همین خانم با دیالوگهای طنز به خصوص قسمت فوتبالی نمایش کلی خندیدن و این تخلیه احساسات برای من خیلی جالب بود؛ من هم خیلی تحت تأثیر غم و شادی بازیگرها که مثل زندگی واقعی بود قرار گرفتم؛ در کل حال خوبی بعد از تموم شدن نمایش داشتم . امیدوارم این کارگردان جوان و گروه جوانشون هر روز موفق تر از قبل به راهشون ادامه بدن.