نمایش بسیار خسته کننده که به درک و شعور مخاطب بسیار توهین می کند. این نکته را باید به برخی از دوستان در کامنت ها یادآور شوم با حذف دیالوگ به تئاتر پست دراماتیک نزدیک نمی شویم. به نظرم کارگردان تلاش بر این دارد که کپی دست چندمی از آثار رابرت ویلسون ارائه دهد. خلق قاب های زیبا نیز از اصول اولیه کارگردانی در مرحله ی میزانسن است پس این هم توجیه قشنگی نیست که ما در این نمایش احساس می کنیم در گالری هستیم. به نظرم کارگردان در زمینه ی هنرهای تجسمی می تواند بسیار موفق تر عمل کند. موسیقی آزاردهنده بدون تاثیر گذاری، مدت زمان طولانی و خسته کننده، اجرای ضعیف بازیگران که هنوز مشکل ایستایی و ریتم دارند و .........
من وقتی نمایش قبلی این کارگردان (آقا محمدخان) را دیدم به عنوان یک تجربه ی دانشجویی قلمداد کردم و امیدوار بودم که در تجربه های بعدی پخته تر شود. اما این اثر اضمحلال هنر است و اگر این روند در کارگردانان جوان ادامه داشته باشد باید زنگ خطر مرگ تئاتر را به صدا در آورد. زیرا بسیارند تئاترهایی بدون محتوا که به صورت آماتور و تجربی در سالن های خصوصی کوچک، بدون سر و صدا اجرا می شوند اما اجرای این گونه تئاترها با زرق و برق تبلیغاتی و پروپاگاندا در سالن های حرفه ای بسیار برای انحراف افکار دانشجویان تئاتر و هنرمندان مضر هستند.