لازم نیست دنیادیده باشد/ همین که تو را خوب ببیند/ دنیایی را دیده است. / از میلیون ها سنگ همرنگ/ که در بستر رودخانه بر هم می غلتند/ فقط سنگی که نگاه ما بر آن می افتد/ زیبا می شود. / تلفن را بردار/ شماره اش را بگیر/ و ماموریت کشف خود را / در شلوغ ترین ایستگاه شهر/ به او واگذار کن. / از هزاران زنی که فردا پیاده می شوند از قطار/ یکی زیبا/ و مابقی مسافرند.
از: عباس صفاری