سلام به دوستان تیوالی
نمایش را دیدم . اول اینکه دوستانی که هنوز نمایش را ندیده اند ابتدا مختصری از داستان دن کیشوت بخوانند بنظر من مخاطب باید کتاب دن کیشوت یا نمایشنامه بولگاکف را خوانده باشند تا بتواند با نمایش ارتباط برقرار کند (برای همراه من این مشکل پیش آمد چون این داستان را نخوانده بود ارتباطی با نمایش برقرار نکرد)
یکم : صدای بازیگرها بسیار رسا و بلند و درخور نمایش دن کیشوت بود.
دوم : بازیها ترو تمیز و درجه یک بود بخصوص دن کیشوت و سانچو و حتما آقای کشیش
سوم : نورپردازی عالی بود. ابتکار جالبی که دیدم این بود که بازیگران روی نیمکت روبه روی تماشاچی نشسته بودند و تماشا می کردن ، کف میزدند ، می خندیدند و به نوبت بازیشان وارد صحنه می شدند. جالب بود ، آفرین
چهارم : نقدی بر موسیقی دارم . موسیقی گاهی over بود بر صدای بازیگرها بود و لازم است که صدا تنظیم شود. و مورد دیگر اینکه موسیقی خیلی با نمایش همخوانی نداشت . البته نظر سلیقه ای بنده هست. یک اثر کلاسیک با گیتار برقی شاید زیاد همگن نباشد. ترامپت که اثر را حماسی می کند صدای بسیار بلند داشت و لازم بود زمانبندی مناسبتری با صدا و بازی بازیگر داشته باشد.
ممنون
موفق باشید