بعد از ترک سالن شماره یک شهرزاد و ناتمام گذاشتن بک تو بلک با عصبانیتی از اینهمه اشتیاق مخاطب به بیهودگی با این انگیزه که بدانم در سایر سالن های شهرزاد چه می گذرد برای تماشای آدیداس به سالن شماره ۳ رفتم . نمایشی به دور از ادا و اطوار ، صمیمی که زبانی ساده را برای در میان گذاشتن مسئله ای با اهمیت با مخاطب خود برگزیده است .مخاطب آدیداس برای درک مسئله و مفهومی که نمایش قصد به اشتراک گذاشتن آنرا دارد ، نیاز به دست و پا زدن و اسیر شدن در لابیرنت کارگردان را ندارد ، هر چند ممکناست این سادگی به زعم منتقدانی که اساسا با همه فهم بودن و سادگی اثر هنری زاویه دارند ، خوش نیاید اما آدیداس بدون تلاش برای نصیحت کردن یا زور چپان کردن پیامی در آخر نمایش ، ضمن سرگرم کردن مخاطب ، مسئله ای بسیار اساسی تر و ضروری تر از آنچه تئاترهای آنچنانی پایتخت به آن میپردازند را با مخاطب در میان می گذارد . تماشای این نمایش خالی از لطف نیست .