در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | رضا یوسف دوست درباره نمایش مائوزر: کارهایی که این زمانه حتما باید دید! اگر بخواهم خلاصه بگویم: کار را
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:49:27
کارهایی که این زمانه حتما باید دید!

اگر بخواهم خلاصه بگویم: کار را به تمام وکمال دوست داشتم.

سری اول مواجهه با تیم اجرای کار در حیاط عمارت نوفل لوشاتو بود و زمانی که برای دیدن اجرای کار دیگری آمده بودم، به طور اتفاقی، دوستم را دیدم که از سالن تازه خارج شده بود! از کار تعریف کرد و من تصور کردم که صرفا تمجیدی خشک و خالی از کار بوده که عوامل ناراحت نشوند، حدودا ده دقیقه بیشتر از شروع کار نگذشته بود که متوجه شدم با یک اجرای درست و دقیق، بازی ها و حرکاتی که به آن ها فکر شده است، تلفیق درست موسیقی، صحنه و اجزای صحنه ی درست طرف هستم.

از دیالوگ ها و داستان چیزی جز همانچه نوشته شده است بهتر است نگویم که خودتان کار را ببینید. در همین حد بگویم که متن کار بسیار قوی است ولی ... دیدن ادامه ›› این باعث نشده بود که متن از بازی ها کم کند یا کار بیشتر شبیه دیالوگ گویی ها طولانی به نظر برسد، بلکه کار با دیالوگ های درست و بیان درست دیالوگ ها تبدیل به یکی از المان های اصلی زیبایی کار شده بود.

سه بازیگر که فقط اجرای حرکات بدن داشتند هم به زیبایی و غنای مفهومی کار اضافه کرده بودند هم به شدت یادآور سبک اجرایی Butoh بود. از نظر رنگ بدن و فرم حرکات شبیه این سبک اجرایی بودند ولی جالبتر اینکه تمامی حرکات در خدمت اجرا بود نه باری بر دوش اجرا و انگار که برای این کار ساخته شده بودند.

موسیقی کار بسیار در فضاسازی و کمک به القای حس درونی کار موفق بود، به نظرم اجرا و انتخاب و ترکیب موسیقی با صداهای استفاده شده در این کار دقیق، درست و هدفمند بود، موسیقی مانعی نبود در فهمیدن کار، بلکه کمکی بود به مخاطب برای درک بهتر.

نور هر چند که در بعضی صحنه ها حدود یک نیم گامی از اجرا عقب می ماند که آن را هم می توان به محدودیت های اجرایی سالن نسبت داد، ولی استفاده ی درست از نور و حتی سایه ها و نبود نور در بعضی از بخش های اجرا و استفاده های دیگری از نور، کاملا از روی هوشمندی و تفکر اتفاق افتاده بود، یعنی چیزی به اتفاق سپرده نشده بود و این باعث شده بود که در سکانس هایی شدت اتفاقات و انتقال حسی حتی مانند درد به مخاطب افزایش پیدا کند.

بازی های همه ی بازیگرها در حد بسیار بالایی زیبا و درست و بدون کوچکترین تپقی اتفاق می افتاد، دیالوگ هایی که برای اجرا به تقلای بدنی و هماهنگی زیادی بین بازیگرها نیاز بود، در مخصوصا صحنه های پایانی که بدن سه بازیگر دچار دفرمیتی می شد، حفظ ضرب آهنگ دیالوگ ها بسیار سخت بود که باز هم توانسته بودند از پس انجام آن بر بیایند.

کار با یک پایان بندی منسجم از همان جایی که از آن شروع کرده بود پایان می پذیرد. من حتی اینکه اجرا مخاطب را با یک تصویر پایانی بدرقه می کند را هم دوست داشتم. برای من معنی ای که به ذهنم متبادر می کرد چیزی بود در حد حدود که: با این واقعیت ازین سالن خارج بشو که این اتفاقی است که تمام نشده است و تو شاهد آن بودی!

آیا پیشنهاد می کنم این کار را ببینید؟
بله حتما پیشنهاد می کنم، چون کاری است که در عین درد عمیقی که به شما وارد می کند، دردی که هر چه به عمق تاریخ و اتفاقات رفته باشید آن را عمیق تر حس می کنید، ادعای زیادی هم ندارد، گنده گویی نمی کند، شما را در مقابل خودتان قرار می دهد و از شما به عنوان انسان سوال می کند، بیشتر از آنکه جواب شسته رفته، بدهد.
" با این واقعیت از این سالن خارج بشو که این اتفاقی است که تمام نشده است و تو شاهد آن بودی "...چه برداشت جذابی کردید از پایان نمایش??
۱۴ خرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید