یادداشتی برای نمایش مائوزر
درود بر تیوالی های عزیز
پنج شنبه به تماشای "مائوزر" نشستم. در این دو روز هر چقدر مقاومت کردم که چیزی ننویسم، نشد ! خواستم نوشته خود را با یکی از دیالوگ های بسیار تلخِ اجرا شروع کنم اما با توجه به ممیزی های اخیر تیوال، احتمال دادم مطلب به کل حذف شود؛ پس به نوشتن چند خط کوتاه بسنده می کنم. نمایش (با توجه به توضیحات آقای کارگردان) بخشی از انقلاب سرخ روسیه را بازگو می کند؛ در مورد انقلاب چه گویم که نا گفتنم بهتر است ... همان صحنه ابتدایی نمایش کافیست تا بُغضی که این روزها گلوی همه مان را گرفته بترکد و در سکوت اشک بریزیم.
به دلیل ادای سریع جملات ممکن است هر از گاهی چند دیالوگ را از دست بدهید؛ البته جای نگرانی نیست چون دیالوگ ها بارها تکرار می شوند و در نهایت چیزی از دست نخواهید داد. مائوزر یک کار پر زحمت برای گروه اجرایی و یک اثر سنگین برای مخاطب است؛ هماهنگی گروه در طول نمایش، تسلط بازیگران، حتی دیالوگ هایی که از ته دل بدون هیچ گونه تپق فریاد زده می شد در کنار کارگردانی عالی، خود گواه این است که برای این اجرا زحمت بسیار کشیده شده؛ پس به هیچ وجه منتظر تماشای یک کار سطحی نباشید، چرا که مائوزر با یک متن قوی و محکم شما را وادار به تفکر می کند. بازی تمامی بازیگران بسیار باورپذیر و درخشان است. از بازیگران به صورت ویژه به آیت بی غم اشاره می کنم که در این مدت جدا از توان بازیگری، شخصیتی دوست داشتنی از خود نشان داد و بعد از اجرا بیشتر هم به
... دیدن ادامه ››
دل نشست.
جنبه ی بصری عالی نمایش، نورپردازی فوق العاده، انتخاب موسیقی های درجه یک و طراحی صحنه ی اندازه و کافی، همگی به غنای کار افزوده بودند. باور کنید همه به تماشای چنین تئاتری مخصوصاً در این روزها نیاز داریم. مائوزر چه تمدید بشود چه نشود، در اجراهای باقی مانده نیز سالن پر خواهد شد. این چند خط نوشته فقط ادای دینی بود به این گروه درجه یک و دغدغه مند.
برای همه عوامل گروه که برای این اجرا زحمت کشیدند، آرزوی موفقیت های روز افزون دارم.