بوتو : نفی بدن اجتماعی و بازگشت به ریشه ها
بوتو از آغاز از ناخشنودی "اتسومی هیجیکاتا" از باله¬ غربی و ابداع شکل جدیدی از رقص در تعامل با هنرمند شهودگرا "کازو اونو" شکل گرفته است. هیجی کاتا در دهه¬ 1950 پس از سالها آموزش باله فهمید که بدن ژاپنی¬اش مناسب این حرکتهای غربی نیست. او روانی و انعطاف¬پدیری لازم برای باله را نداشت، در عوض برای کشش و خمیدگیِ بیشتر مناسب بود. آنها خیلی به موقع این نقص را به سرمایه تبدیل کرده، به ریشه¬های ژاپنی خود برگشتند و از این ناامیدی چیزی بیرون کشیدند که به ذات بدن خویش تعلق داشت.
بوتوی هیجیکاتا در آغاز «آنکوکو بوتو» به معنای «رقص تاریکی» لقب گرفت که بعدها به «بوتو» تقلیل یافت. بوتو از برخی عناصر تئاترهای سنتی ژاپن نظیر «نو» و «کابوکی» بهره گرفته و به نوعی «گروتسک» می رسد. رقص اکسپرسیونیستی آلمان،جنبش سوررئالیسم و آثار نویسندگان فرانسوی همچون «مارکی دو ساد»،«ژان ژنه» و «آنتونن آرتو» از منابع الهام آن محسوب می شوند. معکوس عمل کردن جوهره¬ اساسی حفظ تعادل در باله است، اما بوتو با عدم تعادل ایجاد هیجان می¬کند و حرکتهای جنون¬آمیز لرزیدن و راه رفتن کند و سنگین را به نمایش می¬گذارد و جنبه¬ جسمانی آن به آرامی، ماهرانه و موشکافانه به حد نهایت می¬رساند.
رقص بوتو نوعی از تئاتر است، درواقع رقص بوتو اجرایی بدون دیالوگ و یا مونولوگ بوده و معانی از طریق حرکات شخص اجراکننده به مخاطب القا میشود. با توجه به اینکه بوتو مفهوم و داستانی را بیان می¬کند بنابراین نیاز به منبع الهامی دارد که حرکات بر اساس آن طراحی می¬شود. این منبع الهام می تواند متن، شعر، ترانه، موسیقی، داستان، اسطوره و حتی تابلوی نقاشی باشد.
بوتو تکنیکهای مختلفی دارد. مثلا بوتوی هیجیکاتا از حس کردن بدن آغاز می¬شود و به دنبال
... دیدن ادامه ››
مفاهیمی است که در ناخودآگاه جسم ما پنهان یا بهتر بگویم ذخیره شده¬اند. مفاهیم مربوط به کهن¬الگوهایی که در تاریکترین و عمیقترین بخش ناخودآگاه ما پنهان هستند اساس کار هیجیکاتا را تشکیل می¬دهند. با توجه به اینکه بوتو هنری تعاملی است هویت و پیشینه¬ فرهنگی مخاطب نقش خیلی پررنگی دارد و درو اقع مخاطبان مردمی هستند که رقص بوتو را از دریچه هویت و پیشینه خود تجربه میکنند.
منبع : کتاب "هیچیکاتا و اونو"، مترجم نیاز اسماعیلپور