نمیدانم درباره پروین از کجا شروع کنم! شاید پیش از آنکه درباره پروین چیزی بنویسم، نقد کوچکی بر رفتار اهل تئاتر داشته باشم چون بعد از تماشای نمایش پروین اولین سوالی که مدام در ذهنم تکرار میشد این بود که آیا این همان نمایشی است که دیگران دیدهاند و اینگونه به رگبارش بستند؟ آیا این همان نمایشی است که وقتی صفحه نظرات تیوالش را مرور میکنیم تصمیم می گیریم که عطای تماشای آن را به لقایش ببخشیم؟
لحظهای خواستم بگویم حقیقت این است، اما پیش خودم گفتم من از کجا بدانم حقیقت چیست! پس بهتر است نظرات شخصی را به جای آنکه بر دوش حقیقت گذارم بر دوش خود نهانم. به نظر من، پروین آنقدرها که میگفتند هم ملال آور نبود. شاید جرم بزرگ آقای کیانی این باشد که بدون توجه به حوصله جامعه نمایشی ۲ ساعت و ۴۵ دقیقه ای روی صحنه برده است که البته در این صورت هم اشکال از حوصله جامعه است. اطمینان دارم اگر پروین بر فرض ۱ ساعت و ۳۰ دقیقه بود حداقل ۶۰ درصد نظرات عکس امروز بود. پروین در درجه اول یک نمایشنامه است، یک نمایشنامه خوب که بر اساس قصه سادهای از زندگی پروین اعتصامی نگارش شده، به خوبی هم نگارش شده. با این تفسیر چگونه می توانیم نمایشی را زیر جملات تحقیرآمیزمان خورد کنیم و آن را با دوستان خود در تیوال یا هر شبکه اجتماعی دیگری که دستمان به آن میرسد به سخره بگیریم و آن را آلت خنده و سرگرمی خود کنیم؟ چگونه متوجه نیستیم که این نمایش فارغ از اشکالاتی که داشت دارای یک نمایشنامه منسجم بود چگونه میتوانیم بازی روان و قابل پذیرش تعدادی از بازیگران این نمایش را نادیده بگیریم و متوجه نباشیم که نمایش با وجود تمپوی آهسته خود تا دقیقه ۹۰ به راحتی قابلیت این را داشت که بنشینی و تماشایش کنی؟! اگر حال و حوصله ما ۹۰ دقیقه بیشتر دوام ندارد چه ارتباطی به نمایش دارد؟!
نمایش پروین دارای ایراداتی هم بود من به شخص بازی بازیگر اصلی یعنی نقش پروین اعتصامی را نپسندیدم. نکتهی دیگر آنکه هرگز متوجه نشدم در آن دو ماه زندگی مشترک با آن فرد نظامی چه بر سر پروین اعتصامی آمده که اینگونه او را از عشق بیزار نموده است. هر اتفاقی هم که افتاده باشد عشق که گناهی ندارد. چرا
... دیدن ادامه ››
همیشه عشق باید اولین قربانی شرایط باشد؟! احتمالاً شرایطی که ما این روزها می گذرانیم در نوع خودش نباید از آنچه که بر پروین اعتصامی گذشته است دست کمی داشته باشد. حالا که شرایط اینگونه است باید کرکرهی دکان زندگی را هم پایین بکشیم؟! حالا که شرایط اینگونه است باید غصه و اندوه، سراسر زندگی مان را فرا بگیرد و هرگز نتوانیم عاشق شویم؟! البته شاید به نظر برسد این مبحث، نقدی بر زندگی پروین اعتصامی باشد نه اثر حسین کیانی، اما کارگردان نمایشِ پروین می توانست به این شاعر بزرگوار، در حد یک شاعر بزرگوار بپردازد، به جای آنکه قدیسیهای از ایشان بسازد و به ما نمایش دهد. شاید بشود گفت نمایش پروین، نمایشی بود تک بعدی. اما در مجموع که حسابش را کنیم، اگر پروین را ندیدی، روزی به خودت خواهی گفت، حیف شد، از دستش دادم.