اجازه بدین اینو اول از هر چیزی بنویسم : خیلی جای تاسفه که خانم سیما تیرانداز صندلی اول. جلوی ما نشست و تمامِ مدتِ نمایش. با کناریهای خودش حرف زد و گوشی موبایلشو چک کرد ... واقعا کسی به زور و با تهدید ایشون رو به سالن کشونده بود ؟ وقتی بهشون تذکر دادم که لطفا دیگه گوشیتونو چک نکنید ، خیلی هم بهشون برخورد و متاسفانه در حینِ اجرا نتونستم بهشون بگم ! اینجا مینویسم و امیدوارم صدای منو بشنون: سادهترین فرهنگِ تئاتردیدن همین سکوت و خاموش بودن موبایله که همینم اصلا بلد نیستی و رعایت نکردی ... خیلی متاسفم !
و حالا در مورد نمایش:
امیدوارم روزی بشه درد و رنجِ مهاجرانِ ایرانی رو به تصویر کشید .. نه فقط افغانها و سوریها و مردمانِ قاره افریقا و ....
بازیها خوب بود و بقدر کافی براش زحمت کشیده بودن
موسیقیِ کار زنده بود و خیلی منو بغل کرد
طراحی نور عالی بود و چقدر خلاقانه
... دیدن ادامه ››
و دلچسب ..
با طراحی نور و فضای مهآلود کاملا حسِ وهم، ترس، سردی، غربت و ... منتقل میشد و خیلی دوسش داشتم
در مجموع برام کار قابل قبولی بود و باهاش همراه و خوشبخت شدم ...
متن هم در انتها کمی گیجکننده ولی در مجموع درگیرکننده بود
کاش در این سرگردانی و هجرت، همهی زبانهای دنیا یکسان بود تا بشه بیشتر همدلی کرد ...
کاش مرزها وجود نداشت و دنیا با مرزبندی بیگانه بود ...
درختها هیچوقت نمیتونن همو بغل کنن ! ولی از وقتی چشم بدنیا باز میکنن قدمی از هم فاصله نمیگیرن ... 👌🏽
کاش روزی وطن امنتربن و قشنگترین جای زندگی باشه
خدا قوت
پرمخاطب و درخشان باشید 🌹