در گفتوگو، مفاهمه و روشنگری در مورد یک موضوع از طریق جریان و انتقال ایده و معنا در خود و درمیان جمع روی میدهد. ما گفتوگو را با جریان و انتقال ایدههای خود در موضوع مشترک شروع میکنیم . موضوع مشترک به گفتوگوی ما عینیت میبخشد در پی این جریان و انقال ایدهها ، مفاهمه و روشنگریای پیش میرود که ممکن است به ایجاد ایدهها و معانی مشترک و یا خلق ایدهها و معانی نو برسد یا نرسد.اما، در هر حال تداوم گفتوگو هم به مفاهمه و روشنگری درباره موضوع مشترک میرسد و هم به مفاهمه دربارهی خود و دیگران...
مفاهم و روشنگری همچون هدف گفتوگو از این رو الزامی است که هریک از ما با وجوه یا جنبههای متفاوت و متمایزی از هر موضوعی آگاهی داریم.گفتوگو امکانی است که ما دریافتهای خود دربارهی موضوعها را با دیگران به اشتراک بگذاریم و از طریق مفاهمه و روشنگری به دریافت و ادراک منسجمتر و متعالیتر برسیم.
گفتوگو حضور در مرز ناشناختههاست.انچه بنیان ما را به حضور در این مرز هدایت و حفظ میکند، تفاوت و تمایز است.آنچه موجب مفاهمه و روشنگری نیز میشود تفاوت و تمایز ارا و عقاید است. از این لحاظ باید تاکید کرد، گفتوگو جز بر زمینهی تفاوت و تمایز ناممکن است .
کتاب " شوق گفتوگو و گستردگی فرهنگ تک گویی در میان ایرانیان" صفحه ۱۵۲ ، نوشته حسن قاضی
... دیدن ادامه ››
مرادی...
بعد از مدت ها سری به کتابخونهام زدم و دیدم شاید اوردن قسمتی از این کتاب بیمناسبت با شرایط امروز جامعه و تیوال نباشه...
طبق تعریفی که اقای قاصی مردای از گفتوگو می دهد احتمالا اکثر ما گمان میکنیم گفتوگو میکنیم و بیشتر تکگویی میکنیم.