نمایش فوقالعادهای بود،
هر تکه از دیالوگ تاملبرانگیز و تکاندهنده بود،
صحنه و چهرهپردازیها خیلی معنادار و همگن بود،
یکدستی اجزای کار از دیالوگها تا گریم و لباس و صدا و تناژ و موزیک جذاب بود،
انقدر لایههای مفهومی در این اثر زیاده که بارها باید اونو دید،
(پیشنهاد میکنم در صورت امکان از ردیفهای عقب تماشا کنید)
------
سوت قطار مانند ضجه ی کسی بود که التماسکنان به سوی نیستی سقوط می کرد. سپس قطار به خط دیگری تغییر مسیر داد و پیدا بود که به ایستگاه
... دیدن ادامه ››
بزرگی نزدیک می شویم. ناگهان از میان مسافران مضطرب، فریادی به گوش رسید، «تابلو آشویتس!» بله آشویتس نامی که مو بر تن همه راست می کرد: اتاق های گاز، کوره های آدم سوزی، کشتارهای جمعی. قطار آنچنان آهسته و با تأنی مرگباری در حرکت بود که گویی می خواست لحظه های وحشت ناشی از نزدیک شدن به آشویتس را کشدارتر از آنچه هست، بگرداند:آش... ویتس!
از کتاب «انسان در جست و جوی معنا»
-----
دکتر ویکتور فرانکل در کتاب انسان در جستجوی معنا به گونهای خاطراتشونو به قلم آوردند که ذره ذره وجود انسان با خوندن اون به هراس میافته از ستمی که در آشویتس بر اونها شده! ....:
در دنیا چیزی وجود ندارد که به انسان بیشتر از یافتن معنی وجود خود در زندگی یاری کند. همانطور که نیچه میگوید کسی که چرایی زندگی را یافته است، با هرچگونگی خواهد ساخت. حال اگر از ما بپرسند معنی زندگی چیست؟ به راستی چه میتوان گفت؟
سخن بسیار است،
درود بر عوامل دوستداشتنی این اثر فاخر،