نقل است که در لحظه، پنج نمایشنامه از شکسپیر روی صحنه است و فکر میکنم آوینیون دیشب از خوبهای آن لحظات بود! یک نمایشِ نغزِ جاافتادهی ریتمیکِ بیغشوضعف را دیدم. بازیِ بازیگران کاملا به اندازه بود، بیانِ قوی و اکتهای بهجا عیان بود. موسیقی جنوبی هم که هیجان خاصی به سالن تزریق کرده بود.
فقط دو سه تا نکته به ذهنم میرسه؛ اول اینکه به نظرم داستان جای پرداخت بهتری داشت. دوم اینکه در برخی لحظات، میتوانستیم شاهد صحنهبندی بهتری باشیم؛ کش و قوسِ زیادِ تماشاگران مدعای آن است؛ و سوم اینکه بازی با نور بهتر، میتوانست سطح اجرا را بیش از پیش بالا ببرد.
در آخر باید بگم اولین بار بود که گرما و دمِ سالن آزاردهنده نبود، جزئی از اجرا بود گویا! لبِ شط بودیم گویا! راستی، پوستم هم چسبناک شده بود گویا :)
خداقوت به همهی عوامل اجرای آوینیون.