پرسش محوری هیدن این است که اگر یکی حقیقت را بفهمد اما نتواند آن را ببیند و دیگری بتواند ببیند اما حقیقت را نفهمد، رابطه این دو چگونه پیش میرود و به کجا ختم میشود؟این سوال فلسفی آقای محسن خیمه دوز است که از بین نظرات تیوال برای شروع حرفم آغاز میکنم .ده ها نمایش دیده ام که موضوع قصه آن خیانت بوده که برخی از آنها فوقالعاده جذاب وتاثیر گذار بوده مانند محبوبه ها سالن مهرگان.برخی زنان را احمق نشان داده اندو تفکرتماشاگر را در سطح نگاه داشته اما در نمایش هیدن چند تا سوال فلسفی و عمیق طرح میشود چرا شامه زنان اگر هم قادر به دیدن نباشد اینقدر قوی است که هیچ مردی نمیتواند برایشان پنهان کاری کند.ناتوانی زن دلیل بر نادانی او نیست آنها اهل شهودند .تزویر را در هزاری توی رفتارهای پنهانی مردان می فهمند.....عناصر زیادی در زیبایی و گیرایی نمایش وجود داردمتن و صحنه و نور ودکورو بازیهاو شیوه اجرایی و غیره .در مورد اجرای هیدن حرفی زیادی ندارم تنها به این بسنده میکنم که هر بار که کارهای شاهونه را دیدم لذت بردم.شیوه اجرایی و نوع روایت متن بطور وحشتناکی زیبا بود.خدا قوت به همگی عوامل اجرا.