در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال اسماعیل رضوی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 14:36:59
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
جناب کوروش نیا پرتره‌ای از زندگی یکی از تاثیر گذارترین شخصیتهای علمی وفلسفه درحوزه روانشناسی را در صحنه نمایش باجرا برد. فروید بگفته برگمان در امتداد خط افلاطون تا شوپنهاور و نیچه یادآوری می‌شود.قطعا متن را با وسواس زیاد نوشته که جنبه دراماتیک زندگی زیگموند فروید رنگ و رویی دلپذیر داشته باشدو در همان حال علاقه تماشگران ومخاطبین را به حوزه روانشناختی بالینی تقویت کند. گفتگوی تند و خشونت آمیز شخصیت رو آمده زیگموند بعنوان وجه نا خودآگاه که دنبال لذت است با فروید محقق ونظریه پرداز به عنوان وجه خودآگاه،از زیباترین و اثر بخش ترین و بچسب ترین مواجه روان آدمی با خودبود.کارگردان محترم نشان داد که انسان در خانه خودش فرمانروا نیست تا ناهشیار خودش را بشناسد .ورود معشوقه با رقص فلامینگو و بازی نورو تبدیل مبل راحتی به تابوت و فرم مفهومی و تمثیلی عصا خاخام و استفاده از موسیقی و ...بازی قوی و دلپذیر بازیگران.نمایش در خور تحسین و نفس گیری ایجاد کرد.دست مریزاد به تموم عزیزان عرصه هنر.
گاهگاهی شعر ماندگار استاد شفیعی کدکنی راهنگام که مردم سر در گریبان خود فرو رفته اند، زمزمه می کنم.شهر من آن روح بهارانت کو...امشب شاهد اجرای پرفورمنس زیبا و نقش و نگارهای بدیع در ویدئو پروژکتور و طراحی حرکات و نور با موسیقی سحر گننده استاد کلهر از یک گروه خوش‌فکر بودم.همنشینی این سه عنصر نمایش ،یکپارچگی چشم نواز و قابل درک ایجاد کرده بود .مفهومی بسیار تامل برانگیز از رنج و حرمان زنان ..برای من تماشای این اجرا تمیز ،بسیار دیدنی و جذاب بود .خدا قوت به کارگردان و بازیگران وهمه عوامل اجرا.
نمایش قابل تقدیر و ستایش بدلیل انتخاب و پرداختی بچسب به موضوعی بسیار پیچیده از ترومای دهشتناک بر امده ازجامعه و روان انسان معاصرو دست
مریزاد به کارگردانی و بازیگران کار بلد که از پس نمایش" پس از ""به خوبی بر آمدند.خدا قوت به این گروه
شاهد یک اجرای موفق و دلچسب و حرفه ای با همراهانم بودم.توانایی بازیگران ستودنی .مفهوم اجرا مارا ساعتی بیشتر از حد معمول در کافه به گفتگومشغول کرد.لذت بردیم .دمتون گرم
تشکر و سپاس فراوان از حضور شما و دوستانتان و ثبت نظر 🙏💐
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
واقعا نشستن ونوشتن متن سخت‌ترین کار دنیاست خاصا که اندیشمندانه باشد.نویسنده پر نوشته از بضاعت کافی برخوردار بوده آفرین. قصه و ایده جذاب است.مابه ازای کاراکترها از قبیل شهردار و پزشک و تاجر وفرنگ رفته و...در دوران قاجار را در همین زمانه باز آفرینی کرده و این مافیا پیچیده همیشه وجود داشته و در آوردن ماسک ادمهای سایه نشین نیاز به خودآگاهی جامعه بخواب رفته دارد.کارگردان محترم در لابلای اجرا با روایتش ،دچار نقل فراوان و عبوسانه نمی شودتا مخاطب ،فهم خود را داشته باشد.از عهده یک اجرای موفق و با ریتم دلچسب بر امده و کار را قابل قبول کرده.بازیها بچسب و بدون اغراق بازی شده.سخنان پزشک علارغم اینکه گاها رو است به ریتم داستان قوت میده. زحمت همه عوامل در اجرا آشکار است..تبریک ودست مریزاد میگم در شرایطی که تاتر بردن سخت شده و عده ای با بذل زحمات و رنج فراوان این دلخوشی را در ما ایجاد میکنند.خدا قوت به همه عوامل.
ممنون از نظر پرمهر شما 🙏🏽🌸
۳۰ خرداد
درودها بر شما، سپاسگزارم از این متن ادیبانه و دلچسب شما. خوشحالم تماشاگر ما بودید. 🙏🌸🩷🌹😍
دورود بر شما
سپاس از قلم زیبای شما
🙏🌹
۳۰ خرداد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
قصه نمایش طنز گزنده ای از یک قانون اجتماعی غیر عادی و غیر منتظره و درعین حال قابل تفکر مانند برخی از قوانین مضحک جامعه فعلی شکل می‌گیرد همه چیز در حال بهم ریختگی است ونظم جامعه بهم میریزد.در صحنه عده ای سرگرم بازی و از شکایت و مطالبه خود دست میکشند .بیننده میتواند تفسیر و فهم خاص خودرااز نمایش داشته باشدبازیگران نماینده فکری برخی اقشارجامعه بوده واز تیپ فراتر رفته و بسیار خوب و دلپذیر و بچسب و با آنرژی ظاهر شدند .آقای گازر نشان داد که علاوه برهوش کارگردانی و بازیگری روان و ساده و بی الایش، توانسته مفهوم غفلت قانونگزاران رابا خلق یک درام و اجتماعی با طنزی جذاب باجرا دراورد..امشب شاهد یک اجرای موفق و شاد و پرسش بر انگیز با صحنه جذاب و کامل وبازیگران با حال و با نشاط و اینده داربودم .به تک تک آنها خدا قوت میگویم
.نمایش با فرم و فالبی درست جلو رفته.استفاده از ریتمهای موزیکال به مفاهیم متن قوت بخشیده .عشق و زحمت عوامل اجرا قابل تحسین است .نمایش لزوم به کارگیری از ابزار دروغ برای اغوای مردم و پیش برد اهداف سیاسی دوستداران قدرت را بر ذهن مخاطب آشکار می‌کند. اجرا صمیمی و روان بود .حرکات موزیکال به طنز قوام داده آوای خوش همسر نماینده هنگام طرد شدن از شوهرمکار،در لحظات پایانی ،ماهرانه ،قوی وجالب بود.امشب لحظات شیرین و دلنشینی را تجربه کردم.خدا قوت به همه عوامل اجرا.
سیدمحمدصادق سیادت (siyadat)
با سلام و احترام؛
خوشحالیم که توانستیم میزبان شما باشیم
سپاس از حضورتان
۱۱ اردیبهشت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بنده تنها با ذهنیتی نقاد و موشکافانه به سالن پا نمی‌گذارم.میانه ای هم به نظرتکسویه و انتقاد بر آمیز ندارم.حضور اندیشه نویسنده و خلاقیت کارگردان و انرژی بازیگران و حس و حالی که بهم دست میده کافیه یک اجرا را دوست داشته باشم.باز نمایی حقیقت کافیه.چه تلخ چه شیرین.در این یک سال اخیر راجع به چالشها ومشگلات فرایند ساخت نمایش چند تا اجرا دیدم.هر چند که تنها موضوعیت این اجرا آفتهای تاتر نیست یکیش در همین سالن هامون بود که مرا درگیر کرد آخریش کار میثم عزیز بودکه سالها کارهایش را دنبال میکنم.دست خالی ندیدمش اینکه شاهد باشم همه عوامل از کارشان بر می‌آینده کسی در این هارمونی خارج نمیزنه لذت میبرم .بعد از دیدن اجرا پام به سمت منزل سست شد.از هماهنگی و چسب وانسجام وانرژی وهمه عناصر تاتر متن و بازیگری و...لذت بردم.بازیگرها با تمام وجودشان در صحنه زندگی میکردن .خودشان کوک بودن و تماشاگر را کوک میکردن .بداهه های عجیب و متحیر کننده توامان با خنده های بچسب می آمدن و .همین کافیه که در خور تقدیر باشند.آفرین به این حضورو وجود...
اسماعیل عزیز
چه افتخاری برای ما بالاتر از این‌که یک تماشاگر قدیمی اجراهای گروهمون رو با رضایت از سالن خارج کردیم...سپاس بابت حضورتون و ثبت نظر در صفحه‌ی نمایشمون
به امید روزهای طلایی‌تر تئاتر
۰۳ اردیبهشت
برقرار و فروزان باشد چراغ تاتر برای عاشقان و دوستداران.صفای محبتت
۰۳ اردیبهشت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
رجوع نمایشی دیالوگ محور،با موضوع نخ نماو خسته کننده با چهار تا صندلی در صحنه وبی چیز نیست .متنی قوی ،منسجم از بضاعت بالا که ،طنزبرآمده از چالش‌های زناشویی .بازیگرانی ذاتا حرفه ای که بابیانی قابل باور وحس متناسب توانستند فضایی نشاط اور در عین حال تعمق برانگیز، دریک ساعت ایجاد کنند..اپیزودها عالی .اپیزود دوم وسوم بی‌نظیر. با چند تا از دوستان مجرد در شرف ازدواج نمایش را دوباره خواهم دید که به عواقب بعد از ماه عسل هم فکر گنند!!آفرین و دست مریزاد به عزیزان هنرمند.واقعا لذت بخش بود.
ممنونم از شما و خیلی خوشحالم حالتون با اجرا خوب بوده
۰۱ اردیبهشت
هومن بنایی
جناب رضوی تا به نقطه بعد از و بی چیز نیست برسم سکته کردم رفیق! . دم شما گرم ممنون از توجه و حمایت شما
صفای تو هومن جان .ارادت دارم
۰۱ اردیبهشت
اسماعیل رضوی
صفای تو هومن جان .ارادت دارم
عزیز هستید
۰۱ اردیبهشت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
متن نمایش را دوست داشتم.خاصا که موضوع آلزایمر و فراموشی درگیری عاطفی بخش قابل توجه ای از مردم شده .کافه هم محلی مناسب برای برون ریزی این حالت بشری شده .نیاز به همدلی و گریز از تنهایی.بازیگران از عهده نقش برآمدن.گارسون عالی بود.اجرا دلپذیر و تفکر برانگیز ،ساده و بلاحظ فرم بیانی قابل تقدیر.خداقوت به همه عوامل
چه حالی داشت این نمایش .نه تنها باید دیدکه باید آموخت از این اجرا که کلاس بازیگری بود.دمتون گرم
گودرزی رفته بود تو اعصاب دوستم که کنار دستم نشسته بود نگاهش کرده لبخند داشت .بعد از اتمام نمایش دوستم مدام با همان لحن و بیان گودرزی تکرار میکرد جوشقانی جوشقانی.... همه چیز باور پذیر بود.شیوه اجرا مرا گرفته بود.حس خوبی داشتم .از آیین زار جنوب بی خبر بودم و از حال زار تاتر باخبر. بعضا از بی وفایی و خیانت و حاشیه سازی و بدقولی و سر کار گذاشتن و ... کارگردان از دستمایه های جالبی در متن و ذهنیت خوداستفاده کرده.در مجموع خاطرمان را پریشون نکرد برای اینکه خوب اجرا شد.دست مریزاد به
موسیقی و دیگر عوامل اجرا.
سپاس و خداروشکر
چقدر ساده و صمیمانه
و صادقانه نوشتید
ممنونیم
و خداروشکر که دوست داشتید
۲۷ دی ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از دید یک روانشناس انتخاب مرگ راه ورود به زندگی می‌تواند باشد برای خود او بعنوان یک درمانگر
امیرمسعود فدائی و میثم محمدی این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
پرسش محوری هیدن این است که اگر یکی حقیقت را بفهمد اما نتواند آن را ببیند و دیگری بتواند ببیند اما حقیقت را نفهمد، رابطه این دو چگونه پیش می‌رود و به کجا ختم می‌شود؟این سوال فلسفی آقای محسن خیمه دوز است که از بین نظرات تیوال برای شروع حرفم آغاز میکنم .ده ها نمایش دیده ام که موضوع قصه آن خیانت بوده که برخی از آنها فوقالعاده جذاب وتاثیر گذار بوده مانند محبوبه ها سالن مهرگان.برخی زنان را احمق نشان داده اندو تفکرتماشاگر را در سطح نگاه داشته اما در نمایش هیدن چند تا سوال فلسفی و عمیق طرح می‌شود چرا شامه زنان اگر هم قادر به دیدن نباشد اینقدر قوی است که هیچ مردی نمی‌تواند برایشان پنهان کاری کند.ناتوانی زن دلیل بر نادانی او نیست آنها اهل شهودند .تزویر را در هزاری توی رفتارهای پنهانی مردان می فهمند.....عناصر زیادی در زیبایی و گیرایی نمایش وجود داردمتن و صحنه و نور ودکورو بازیهاو شیوه اجرایی و غیره .در مورد اجرای هیدن حرفی زیادی ندارم تنها به این بسنده میکنم که هر بار که کارهای شاهونه را دیدم لذت بردم.شیوه اجرایی و نوع روایت متن بطور وحشتناکی زیبا بود.خدا قوت به همگی عوامل اجرا.
تحسین خود را نثار این انتخاب متن قوی توسط کارگردان میکنم.قصه ای جذاب از موقعیت مردی که به دلیل ترس نهادینه شده توسط تربیت قوام نیافته مادرش خود را بسان خوک پست میدانست.همراهی و ترفندهای همسرش برای برون رفت از احساس حقارت دفن شده مرد با بازی قوی و باور پذیر هر دو زوج ،روایتی دلپذیر و قابل باور بود صحنه آرایی و نور پردازی مناسب وبازی هردو جوان نشان از درک مفاهیم حسی متن و باریتم و اهنگی مناسب اجرایی جذاب درپهنه صحنه ایجاد کرده بود .خدا قوت به همه عوامل که امید مخاطب را به نمایش از بین نمی برند
🙏🏼
۲۳ آبان ۱۴۰۲
سمیرا حسینی
🙏🏼
سلام و درود.همواره از بردباری نجیبانه زنان کشور خود تمجید خواهم کرد.انها رگ خواب مردانی که در طفولیت خود بسر می‌برند را حس می‌کنند.شما در همه صحنه بخشی از وجود زنانه خود را نشان دادید.وقار ومهربانی وپذیرش درد را..آفرین
۲۴ آبان ۱۴۰۲
سیدمحمدصادق سیادت (siyadat)
باسلام و احترام؛
از اینکه مارا تماشا کردید از شما بسیار ممنونیم.
۲۷ آبان ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش دارای چهار اپیزود با چهار قصه متفاوت اما در هم تنیده از روایت وضعیت دردناک بشرکه نفسم را بند آورده بود از آنرو که تناوب حسی اجرا بدون وقفه در بستر یک ساعت اجرا مرا در ساحت این اندیشه قرار داد . دقیقا ما از چه فقدانی رنج می‌بریم و دچار پوسیدگی و اضمحلال اندیشه می‌شویم و اساسا از موقعیت‌هاناخواسته و رنج اور چگونه برمی‌خیزیم.اپیزود اول رفتار و تیپ بازجو رمانتیک بود شاید کارگردان منظورر خاصی داشته .بازی زن متهم در گیرودار زناشویی این تداعی را داشت که همه آدمها ولو گناهکار و دستهای آلوده چقدر می‌توانند بی گناه ومعصوم بنظر بیایند اپیزود دوم تبانی مرد و پرستاربرای خلاصی از پارتنرهای زندگی ،در وجودم لرزه انداخت و ا علیرغم بازی نه چندان قابل قبول همسر زن به اغما رفته ،به زیبایی اجرا شد.در اپیزود سوم به همه آرمان‌های بشری شک کردم و در انتها مونولوگ درخشان وبی نظیرخانم احمد زاده ریتم و اهنگ احساسی سه اپیزود قبل رابه زیبایی تناوب بخشید وپایان داد.دست مریزاد به کارگردان و نویسنده و همه بازیگران با بازهای باور پذیر و درخشان وعوامل زحمت کش اجرا که چراغ تاتر را روشن نگه میدارند
بیست روز قبل از اجرا دکور و صحنه را دیدم آقای شاهونه بهت و حیرت را در چشمانم دید.طراحی صحنه را ستودم ومن بدون اینکه بدانم چه قصه و متنی قرار است در این صحنه اجرا شود دیروز به قشقایی رفتم .واقعا دست مریزاد ایشان از تمامی عناصر تاتر چیزی کم نمی‌گذارد.از فراسوی نور و صدا و صحنه گذشتم وبشدت درگیر راز آلودگی زندگی بشر شدم. لذت بردم خدا قوت به همه دوستان.
🙏🙏
۱۷ مرداد ۱۴۰۲
ممنونم
۱۷ مرداد ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
متن روایی با قصه جذاب.میزانسنهای دقیق و ساده و بازیهای باور پذیر و بدون اغراق ساعتی دلنشین برای من و غالب تماشاگران رقم زد.دست مریزاد به کارگردان کار بلد و تمام عوامل اجرا.
سپهر، حنیف مظفری و فاطمه زمانی این را خواندند
احسان مقدم و پردیس تئاتر شهرزاد این را دوست دارند
سپاس جناب رضوی عزیزم
ممنونم از تشریف فرماییتون، و چقدر خوشحالم که کار و دوست داشتید. شما سالیان سال برای بچه های تئاتر زحمت میکشید و دلسوزی میکنید، امیدوارم که رضایت از تماشای نمایش ما تونسته باشه گوشه ی از زحماتتون و جبران کنه.
۰۹ بهمن ۱۴۰۱
جناب مظفری از اینکه با زحمت و تلاش توامان با عشق علیرغم وضعیت بد اقتصادی، چراغ تاتر را روشن نگه می‌دارید تشکر و قدردانی میکنم
۱۰ بهمن ۱۴۰۱
اسماعیل رضوی
جناب مظفری از اینکه با زحمت و تلاش توامان با عشق علیرغم وضعیت بد اقتصادی، چراغ تاتر را روشن نگه می‌دارید تشکر و قدردانی میکنم
سپاسگذارم جناب رضوی عزیز
بعنوان یک هنرمند، انجام وظیفه میکنم
۱۰ بهمن ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کارگردان به تمام عناصر اجرا متن و صحنه و موسیقی وشیوه کارگردانی وبازیگردانی تسلط داشت و بخوبی نمایش را در آورده بود.از اجرا لذت بردم همه بازیگرا خوب بودند.فرم قصه راجلو میبرد و یکی از بهترین طراحیهایی بود که در سالهای اخیر دیدم.
سپاس از لطفتون جناب رضوی . عزیزید
۲۶ شهریور ۱۴۰۱
بی نهایت سپاس جناب رضوی عزیز و مهربان
۰۹ بهمن ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید