گودرزی رفته بود تو اعصاب دوستم که کنار دستم نشسته بود نگاهش کرده لبخند داشت .بعد از اتمام نمایش دوستم مدام با همان لحن و بیان گودرزی تکرار میکرد جوشقانی جوشقانی.... همه چیز باور پذیر بود.شیوه اجرا مرا گرفته بود.حس خوبی داشتم .از آیین زار جنوب بی خبر بودم و از حال زار تاتر باخبر. بعضا از بی وفایی و خیانت و حاشیه سازی و بدقولی و سر کار گذاشتن و ... کارگردان از دستمایه های جالبی در متن و ذهنیت خوداستفاده کرده.در مجموع خاطرمان را پریشون نکرد برای اینکه خوب اجرا شد.دست مریزاد به
موسیقی و دیگر عوامل اجرا.