سلام
نظرات من به عنوان یک مخاطب عادی:
"نمایشی از اعماق یک دل ساده"
۶.۵از۱۰
نمایشنامه:(۲از۴)
نمایش در مورد زنیست که عاشق بازیگری
... دیدن ادامه ››
میشه. ابتدا با زن آشنا میشیم. که تنهاست و علاقهمند به تئاتر. ۵ دقیقه ابتدایی برایم جالب بنظر نرسید. فکر کردم همینطور قراره گلایه بشنوم. ولی با حضور مرد و روایت موازی ، نمایش جان گرفت. شیوه روایت و دیالوگها بسیار شیرین بود. این بخش نمایش برای من خیلی لذت بخش بود و هر لحظه دلم میخواست بلند شم تشویق کنم😂
وسط نمایش متوجه میشیم که زن با نقشهای مرد ارتباط میگیرد و عاشق آنها شده و خود بازیگر، مطلوب نیست. نمایش در میانه مقداری از رونق افتاد. قضیه شام با سیر فراوان، تکرار همان صحنه قبلی بود و کنش جدیدی نبود.
پابان نمایش هرچند جالب بود ولی بنظرم در نیامده بود. منظورم اینه که چون نمایش در میانه مقداری تکرار داشت و به قول معروف کش آمده بود، برای باورپذیر کردن پایان نمایش زمانی نمانده بود.
در کل حس سادگی متن رو دوس داشتم. زنی ساده و تنها که خودش را فراموش کرده بود. زن بودن نویسنده بدون شک در ایجاد این حس بی تاثیر نبوده.
در ضمن اسم "فری" رو من تا انتها فکر کردم مَرده😂(فریدون)
نکته دیگه، دو بازیگر بودن شخصیت برای نشان دادن روان پریشان زن جالب بود ولی بنظرم خیلی میشد استفاده های دراماتیک تری کرد ازش. تمایزهایی در متن دیده میشد ولی بنظرم هنوز جای کار داشت.
گاها در نمایش هم میدیدیم که دیالوگ ها بیشتر جنبه شاعرانه/ادبی میگرفتند تا نمایشی.
کاگردانی:(۱.۵از۲)
میزانسن هم در عین سادگی کارش رو میکرد.
نورپردازی مقداری سردرگم بود. با اینکه کف صحنه نشانه گذاری شده بود، گاها بازیگرها جایگیری درست نداشتن و مقداری در سایه بودند.
دو میز وسط صحنه هم گاهی اوقات ماسکه میکرد بازیگرها رو(حداقل برای من که ردیف اول بودم)
طراحی صحنه و لباس و موسیقی خوب بود.
بازیگری:(۱.۵از۲)
در طول تمام تئاترهای که رفتم، کم بودن اون هایی که تحت تاثیر بازیگری قرار بگیرم. این نمایش یکی از آنهاست. واقعا محو توانایی بازیگرها بودم. هرچند بازپرس یا کاراگاه(؟) مقداری حس کردم ادا در میآورد و ارتباط نگرفتم.
در کل بازیگری از نقاط قوت بود.
سلیقه(۱.۵از ۲)
درکل این نمایشهای بیادعا، ولی حساب شده، سلیقه اصلی منه. لذت بردم.
خلاصه که دوستتون داشتم. توصیه میکنم دوستان هم برن و امیدوارم لذت ببرید.
موفق باشید.