دو روزی با خودم کلنجار رفتم که انتقادم را بنویسم یا نه؛ نمایشی نامناسب و به شدت خسته کننده!
تنها نکته مثبتی که این اثر داشت، (به جز چند تحرک ناخواسته) بت ایستادن بازیگران بود.
اما صحبتم را به دو قسمت تفکیک می کنم.
1) کاربران محترم:
اساسا این همه تعریف و تمجید دوستان از این اثر را متوجه نشدم. لطفا بگویید تا ما کم سوادان هم دریابیم!
اگر تعاریف کلیشه ای را کنار بگذاریم،
... دیدن ادامه ››
"فرم" به بیان ساده، عبارت است از چارچوب کار که در خلال آن، بیننده اثر را درک می کند. وقتی این همه از پیچیدگی صحبت می کنید، چطور اصلا آن را درک کرده اید، ارتباط برقرار کرده اید و حال از آن تمجید می کنید؟!
2) کارگردانی اثر:
الف) در خلال نمایش، (نمی دانم چرا) مدام این فکر به سرم خطور می کرد که کارگردان، (خواسته یا ناخواسته) به دنبال الگوبرداری از ریتم صفر آبراموویچ بوده (؟) اگر این باشد بسیار بد است. آن اثر مشخصا حرف دیگری می زند که قطعا اینجا بیان نشده است.
ب) با همه اصراری که این روزها روی نمایش های کارگاهی وجود دارد، هر چقدر هم که از اسلوب کلاسیک خارج شوید، یک طیفی از فعالیت ها در نمایش تغییرناپذیرند. آخر این چه سبک نورگیری در صحنه است؟ این دیگر چه روش پخش موسیقی در اجرا است؟ مگر ما آمده ایم تمرین شما در پلاتو را ببینیم؟!
ج) این چه لحن "از بالا به پایین" و غیرمحترمانه برای تذکر به تلفن همراه برخی تماشاگران در نمایش است؟ تماشاگر، هر چقدر هم که آماتور و "کارندیده" باشد، باز هم "ولی نعمت" شما محسوب می شود. این ادبیات در شان یک کارگردان نیست.
د) خروج از درب سالن در حین اجرا، معنا و مفهوم خاصی در نمایش دارد. چرا بی توجه به این مفهوم، مدام آن را تکرار می کنید؟!
ه) در پایان، خالصانه، بدون کوچکترین جسارت و تقدیر از تلاش تان، شما را به حضور در دوره های کارگردانی تشویق می کنم.